خبر کسب رتبه یک آزمون دستیاری توسط سلدا بهستانی باعث خوشحالی همه بچه های ورودی ۸۹ دانشگاه تهران شد. هر چند که کسی از این خبر تعجب نکرد. اگر قرار بود چند نفر را نام ببریم که رتبه یک می شوند، قطعا ایشان یکی از آن ها بود.
- ضمن عرض تبریک بابت کسب رتبه یک، آیا مطمئن بودید با این اختلاف و با اقتدار اول می شوید؟
با وجود تلاش زیاد، قبل از امتحان امید نداشتم زیر ده شوم ولی رویای اول شدن داشتم. بعد از تصحیح امتحان احتمال می دادم تک رقمی شوم اما رتبه یک نه.
- قبل امتحان به رتبه یا رشته ی خاصی فکر می کردید؟
به رتبه خاصی فکر نمیکردم و فقط میخواستم رادیولوژی قبول شوم. دانشگاهش هم برایم مهم نبود. البته گاهی برای انگیزه پیدا کردن اسم خودم را به عنوان رتبه یک دست یاری روی کاغذی مینوشتم.
- از پست اینستاگرامتان مشخص بود تلاش زیادی کرده اید و الان خیلی خوشحالید.
بله، واقعا وقت زیادی گذاشته بودم و هفت ماه تقریبا زندگیم تعطیل بود و با کتاب هایم وقت می گذراندم.
- احتمالا اگر یک روز از این هفت ماه را شرح دهید برای مخاطبان جالب خواهد بود.
۸ صبح بیدار میشدم، یک ربع صبحانه میخوردم، به طبقه پایین خانهمان می رفتم. کلا طبق برنامه ای که داشتم منظم درسهایم را می خواندم، ساعت یک ناهار میخوردم. ظهر، استراحت کوتاهی داشتم بعد ساعت ۹ شام میخوردم و ۹ تا ۱۲ هم درس میخواندم.
- برنامه را اول هفته می نوشتید؟
از ۱۵ مهر ۱۳۹۶ که پس از پایان اینترنی به خانه آمدم برنامه را نوشتم و طبق آن پیش می رفتم.
- قبل از ۱۵ مهر که در بخش بودید چقدر درس می خواندید؟
از دی ماه ۹۵ با هدف دستیاری مطالعه را شروع کردم اما در دوران اینترنی خیلی انرژی برای مطالعه نداشتم. روزهایی که کشیک نبودم دو تا سه ساعت ، روز های تعطیل پنج تا شش ساعت مطالعه می کردم. اگر هم کشیک بودم اگر زمانی آزاد می ماند، مطالعه میکردم. کلا کیفیت مطالعهام در آن زمان پایین بود اما از ۱۵ مهر روزی ۱۴ ساعت درس میخواندم.
- زمان استاژری یا فیزیوپات منابع را کامل مطالعه می کردید یا صرفا جزوه های دانشگاه را میخواندید؟
در زمان استاژری به علت کوتاه بودن زمان هر بخش طول میکشید تا به آن عادت کنم و فقط بخشی از جزوه های پارسیان را مطالعه کردم. جزوه های اساتید خودمان را هم مطالعه میکردم. کلا از درس خواندن در زمان استاژری راضی نبودم. پایه ی علمی مناسبی هم برای داخلی نداشتم.
- دی ماه ۹۵ که شروع به مطالعه کردید، اولین بار بود که جزوه را می خواندید؟
خیر، داخلی و جراحی و بعضی مینورها را خوانده بودم اما مثلا اولین بار بود اطفال را میخواندم.
- درباره ی رتبه ی کنکور و معدل و … بگویید ؟
رتبه ی کنکورم ۵۴ منطقه ۲ بود. رتبه ی علوم پایه ام ۵ کشوری بود. پره انترنی ۳ یا ۴ قطب تهران بودم. معدلم هم ۱۸.۵۴ بود. برای امتحان ها خوب میخواندم و نتایج خوبی میگرفتم اما پایه کلینیکال قویای نداشتم.
- نمره ی شما ۵۳۰ بود که نمره بسیار بالایی است. چطور این قدر کم اشتباه بودید؟ چند غلط و چند نزده داشتید؟
به نظرم آزمون امسال آسان تر بود و سطح نمرات بالاتر از سالیان قبل بود. هر فرد نسبت به فرد مشابهش در سال قبل بیست تا سی نمره بیشتری کسب کرده بود. دو نزده و ۱۶ غلط داشتم.
- صدای پزشکان: غلط هایتان در آزمون ناشی از بی دقتی بود یا سوال مشکل داشت؟
دو سه سوال مفهومی بود که واقعا سوال های خوبی بودند و نتوانستم حل کنم. بقیه راجع به چندسالگی تکامل در کودکان یا مطالب حفظی بود که به نظرم استاندارد نبود. به نظرم سوالت کیفیت مناسبی نداشت و سال های قبل کیفیت سوالات بهتر بود. سوالات کلیشه ای شده بود و شبیه پره انترنی بود. سوالی نبود که بی دقتی فاحشی کرده باشم.
- در مورد درس ها به تفکیک توصیه ی خاصی دارید؟
اولا مشخص کنند میخواهند در چه رشته ای قبول شوند، چون ضرایب مهم هستند. برای درس هایی که ضریب بیشتری دارند وقت بیشتری بگذارند. مثلا من که رادیو می خواستم و ضریب داخلی برای آن ۳ و بقیه ۲ بود بیشتر داخلی می خواندم. من پایه ی ضعیف تری در داخلی داشتم و یک چهارم آزمون هم داخلی بود لذا وقت بیش تری برای آن گذاشتم. برای همه ی درسها به جز پاتولوژی درسنامه خواندم. دو دور اول داخلی پارسیان خواندم و دور سوم و چهارم گایدلاین را اضافه کردم. برای جراحی پارسیان خواندم. اطفال درسنامه ی دکتر کرمی و زنان پارسیان خواندم. روان، جزوه ی دکتر پیرحاجی و اورولوژی هم دکتر قیاسی، چشم ABC و بقیه مینورها هم درسنامه ی دکتر کرمی را مطالعه کردم. برای تست هم از کتابهای Think دکتر کرمی استفاده کردم و علاوه بر آن تست های پره از اسفند ۹۵ به بعد را کار کردم. ارتقای دکتر احمدی برای داخلی و ۳۰۰ پیرحاجی برای داخلی و جراحی را هم زدم. بدون شرایط آزمون تست ها را می زدم و اگر پاسخم غلط بود جواب تشریحی را نگاه میکردم.
- با موسسه ی خاصی کار می کردید یا از برنامه ی خاصی برای پیشروی استفاده می کردید؟
نه ولی از رتبه های برتر سال قبل کمک گرفته بودم.
- چقدر به آزمون های رزیدنتی سال قبل توجه می کردید؟
قبل از شروع هر درس سوال های آن را در آزمون رزیدنتی سال ۹۵ و ۹۶ نگاه می کردم تا یک ایده کلی داشته باشم و متوجه شوم چطور از یک درس سوال می دهند سپس با توجه به آن مطالعه می کردم.
- در این هفت ماه دچار بحران یا خستگی یا ناامیدی نشدید؟
تا مهرماه برنامه مطابق میلم پیش نرفته بود و ناامید بودم. به همین خاطر تنها راه پیشِ رویم تلاش بیشتر در ماه های پیش رو بود. با کمک خدا ، انرژی گرفتم و از ۱۵ مهر با برنامه پیش رفتم هر چند دو ماه آخر خسته بودم و انرژی کم تری داشتم. نزدیک امتحان خوشحال بودم که دارد این ماه های سخت تمام می شود.
- تفریح خاصی در این چند ماه داشتید ؟
خیر، تفریح خاصی نداشتم، سفر نرفتم و تنها پیاده روی و گذراندن وقت با خانواده اوقات فراغتم را پر می کرد.
- به طور کلی در این هفت سال تفریح خاص یا فعالیت غیر درسی ای داشتید؟
نه خیلی، مثل بقیه دوست داشتم با دوستانم به خرید یا تفریح بروم و خب همیشه مثل این هفت ماه با فشار زیاد درس نمی خواندم. ورزش هم دوست داشتم و گاهی فیلم می دیدم.
- در این هفت ماه در شبکه های اجتماعی فعال بودید؟
اینستاگرامم را بسته بودم، تلگرامم هم با شماره دیگری باز بود. در گروه های دستیاری هم عضو بودم. وبگردی خاصی هم نمی کردم. کلا حاشیه زندگی را کم کرده بودم و روی هدفم متمرکز بودم.
- گفتید رادیولوژی میخواهید. به رادیولوژی علاقه داشتید یا شرایط شما را به سمت آن سوق داد؟
بله. فکر می کنم ۳۰ درصد انتخابم به خاطر علاقه به درس رادیولوژی و ۷۰ درصد هم به خاطر شناختیست که از خودم پیدا کردهام و میدانم تحمل استرس زیاد را ندارم و برای رشتههای جراحی مناسب نیستم. ضمنا میخواستم زودتر به اهدافم برسم و مثل داخلی خیلی راه طولانی ای در پیش نداشته باشم.
- به نظر شما رشته های ماژور در ایران جایگاه مناسب خود را دارند یا نه ؟
نه، به نظرم این طور نیست و بیشتر رشته ها از لحاظ درآمد هم تراز هستند و رشته های مختف با توجه به زحمتشان پیشرفت نکرده اند.
- با توجه به اینکه اکثر برتر ها به رادیو می روند و احتمالا رقابت سختی در قبولی بورد و اتند شدن خواهد بود، اینکه باید چهار سال دیگر درس بخوانید تا فرضا اتند شوید شما را اذیت نمی کند؟
به فضای رقابتی عادت کرده و اتفاقا از آن لذت می برم. به نظرم این رقابت کمک میکند تا در آن رشته مهارت کافی کسب کنم.
- هفت سال پیش با ذوق و علاقه وارد پزشکی شدید یا بر اثر شرایط این انتخاب را کردید و آیا هنوز آن ذوق را دارید؟
بله، هنوز آن ذوق هفت سال پیش را دارم. رشته ی تجربی را دوست داشتم و بعدا که رتبه ی کنکورم خوب شد به پزشکی متمایل شدم. قبل کنکور، به پزشکی فکر نمی کردم زیرا می دانستم شرایط سختی دارد. شنیده بودم همه اش در کتابخانه می گذرد و دانشجویانش عموما افسردگی دارند. به داروسازی یا دندانپزشکی فکر می کردم. بعد نتایج کنکور، دیگران گفتند دنبال علاقهات برو و من هم دنبال علاقهام که پزشکی بود رفتم. اگر هزار بار هم به عقب برگردم پزشکی را انتخاب می کنم اما اگر کسی از من بپرسد نظرت راجع به پزشکی خواندن چیست می گویم: اگر می خواهی زندگی کنی نه، ولی اگر خودم هم هزار بار به عقب برگردم پزشکی را انتخاب می کنم.
- الان آن حرف دیگران که پزشکی در کتابخانه با افسردگی می گذرد را قبول دارید؟
به نطرم همه اینطور نیستند و کسانی که با علاقه می خوانند دچار این مشکل نمی شوند.
- به مهاجرت فکر کردید؟
سال اول رویایش را داشتم، ولی بعد به زحمات پدر و مادرم فکر کردم و احساس کردم به آن ها مدیون هستم و چون خانواده ام شرایط مهاجرت را نداشتند ، مهاجرت کم لطفی به آن ها محسوب می شد. به این نکته هم اعتقاد دارم که هر کسی در مملکت خودش می تواند ستاره شود و بدرخشد.
- استادی داشتید که برایتان الگو باشد؟
از هر کدام از اساتید می شد چیزی یاد گرفت. کلا اساتید خوبی داشتیم. اما این سوال را که پرسیدید یاد دکتر صفایی و دکتر عبدالرزاق در طب اورژانس بیمارستان سینا افتادم. اساتید با شخصیت و بااخلاقی بودند و به آموزش فکر می کردند. استاد یلدا هم بسیار فروتن بودند.
- به نظر شما آزمون دستیاری نیاز به تغییر دارد؟
بله، حتما سوالات باید استاندارد تر شوند و منابعی را که سال هاست وجود دارند رها کنند و مطالبی را که واقعا برای GP ضروری است مطرح کنند. مطالبی که دانستن آن به دردمان نمی خورد نباید در آزمون مطرح شوند. مثلا staging سرطان یا بیماری های نادر به درد ما نمی خورد.
- به نظر شما با توجه به فشرده بودن رقابت، راهی به غیر از طرح سوالات ریز وجود دارد؟
بله، تفاوت در جزییات است و نه مسایل علمی مهم و رتبه به میزان تسلط روی کتاب است. به نظرم میتوان بیش تر روی همین کیس های روتین کار کرد و سوالات مفهومی تر از آن ها طرح کرد.
- کلا الان خود را یک پزشک عمومی آماده می دانید؟
قبل امتحان احساس می کردم آماده نیستم اما الان با اطمینان بیش تر می گویم که یک پزشک عمومی آماده نیستم!
- کار تحقیقاتی کرده اید؟
بله ، قبلا انجام می دادم و چند تحقیق هم منتشر کردم. با ورود به استاژری تایمم کم شد و تحقیقات کم رنگ تر شد.
- صدای پزشکان را دنبال می کردید؟ کلا پیگیر مسائل صنفی بودید؟
خیلی نه، ولی گاهی اخبار جالبش را می خواندم. نه، زیاد اخبار صنفی را پیگیری نمی کنم.
- تا شروع رزیدنتی چه کار می کنید؟
این دو ماه که کلا کار خاصی نکردم. برنامه خاصی ندارم. باید به حرم امام رضا بروم و نذر خود را ادا کنم. بیش تر تفریح و استراحت می کنم.
- انگیزه ی اصلی شما که باعث شد این هفت ماه با تمام توان و بدون حاشیه درس بخوانید، چه بود؟
اینکه بهترین خودم باشم و این مسیر را به بهترین شکل طی کنم. در پی جبران اندکی از زحمات پدر و مادرم هم بودم.
- کاری بوده که در این ۷ سال قصد انجام آن را داشته باشید اما نتوانسته باشید انجام دهید؟
دوست داشتم بیش تر کتاب ها ی غیردرسی بخوانم و اطلاعات خود را افزایش دهم که وقت نشد.
- توصیه ی خاصی برای سال پایینی ها دارید؟
به نظرم علوم پایه مهم نیست و استاژری است که پایه اصلی را می سازد. اگر قصدشان موفقیت در پزشکی است از همان دوران درس ها را با دقت بخوانند.
- حرف نگفته ای…
توصیه ام به دانشجویان این است که هدف مشخصی را انتخاب کنند و برای آن تلاش کنند تا به آن برسند. این تلاش هاست که به زندگی معنا می دهد.
- از وقتی که در اختیار صدای پزشکان دادید بسیار متشکر هستیم. امیدواریم همیشه موفق باشید.