نظرات نویسندگان مهمان لزوما بازتاب دهنده نگاه صدای پزشکان نیست
در ریشه شناسی لغات برای واژه 《بیمار》 ریشه های متفاوتی نقل شده است. بعضی بر این باورند بیماری از واژه 《ویمار》 از فارسی میانه به معنای استفراغ ریشه گرفته است. اما گروهی دیگر آن را واژه ای مرکب میخوانند که از ترکیب بیم+آر تشکیل شده است به معنای بیم آورنده . هرچند گروه اول بدون ارائه دلیل کافی بر ادعای خود پافشاری می کنند و طرف مقابل را به فولک اتیمولوژی ( ریشه شناسی عوام) متهم میکنند اما به نظر میرسد تعریف دوم قرابت بیشتری با پدیدار بیمار دارد که در ادامه به آن خواهم پرداخت .
چیزی که بیمار میشود و یا بهتر است بگوییم درگیر بیماری میشود بدن انسان است . به عبارتی <<بیمار>> همان بدن بیمار است و با توجه به دیدگاه گروه دوم بدن بیمار از آن جهت بیم+آر خوانده می شود که در انسان ها بیم و ترس ایجاد میکند. به نظر میرسد این بیمناکی بیمار از این جهت است که افراد این پیشفرض را که در جهانی مشابه با قوانین مشابه زندگی میکنند پذیرفته اند. این پیشفرض موجب میشود که بدن خود و دیگری را از یک سنخ بدانیم. این هم سنخ بودن بدن ها در ذهن ما موجب می شود اتفاقات و حوادثی را که در کارکرد طبیعی آنها رخ میدهد را نیز برای بدن خویش ممکن بدانیم. به عبارتی بیمار از آن جهت بیمار است که ممکن است ما روزی مثل او شویم.
در این روزها که شاهد همهگیری یکی از انواع کروناویروس ها هستیم با توجه به میزان شیوع و مرگباری آن، تقریبا اکثر ما ها دچار وحشت و بیم شده ایم. در اینجا به صورت کوتاه میخواهم به پدیدارشناسی تفاوت ادراک این وضعیت بین پزشکان و سیاستگذاران بپردازم و اینکه احتمالا ریشه این تفاوت به تفاوت در نقطه نظر آنها به این وضعیت برمیگردد.
به نظر میرسد دانش موجود از همهگیر شناسی و بیماریزاییِ بیماری کروناویروس ۲۰۱۹ (اعم از اعداد و ارقام مختلف) که در اختیار پزشکان قرار دارد، همان دانشی باشد که در اختیار سیاستگذارن است و با توجه به پزشک بودن یا حداقل مرتبط بودن حوزه علمی سیاسگذارن نمیتوان گفت تفاوت میزان نگرانی این دو گروه ناشی از تفاوت دانش و میزان تخصص آنها در این مسئله باشد.
مرلوپونتی فیلسوف پدیدارشناس قرن بیستم میلادی در یکی از آثار خود به اسم <<جهان ادراک>> به پدیدارشناسی ادراک انسان میپردازد. او کیفیت درک انسان از پدیده های مختلف را به دوچیز وابسته میداند یکی درک بلاواسطه پدیده ها از طریق حواس پنجگانه و دیگری قصدیت انسان یا اگر ساده تر بگویم جهتگیری او نسبت به آن پدیده ها. اگر به کیفیت ادراک سیاستگذارن در مسئله اخیر بپردازیم میبینیم که آنها تقریبا نگاهی کاملا زیست-پزشکی و تحلیلی منطبق بر اعداد و ارقام را دارند . آنها به سان نظاره گر های سوم شخص مشغول تماشای یک وضعیت هستند آنها آنچه را که ادراک میکنند نه از طریق حواس پنجگانه بلکه از طریق گزارشهای علمی دریافت میکنند و قصدیت و جهتگیری آنها نیز (با پیشفرض درستکار و صادق بودنشان) در راستای تغییر و کاهش موارد ابتلا و مرگ و میر میباشد. اما در سمت دیگر ماجرا -یعنی کادر درمان و بخصوص پزشکان – آن مواردی را که گروه دیگر به شکل اعداد و رقم میبیند را از نزدیک لمس میکنند. پزشکان وضعیت وخیم بیماران مبتلا به کرونا را با چشمهایشان میبینند. شکایت های آنان را میشنوند. بدنشان را لمس میکنند. تنگینفس، لولهگذاری داخل نای، زوال و نابودی این بیماران را از نزدیک میبینند. قصدیت آنان نیز در مقابل مواجهه با فرد مبتلا به کرونا محدود به درمان همان بیمار است. در دیدگاه پزشکان مهم نیست میزان مرگ و میر چند درصد است. مرگی که قابل پیشگیری باشد حتی یک مورد هم باشد از دید آنها فاجعه به حساب میآید. همانطور که دیدیم چیزی که باعث شد وجود کرونا در کشورمان تایید شود پیگیری های پزشکی بود که شاهد مرگ یکی از عزیزانش بود. پزشکان برخلاف گروه قبلی که نگاه سوم شخص داشتند، نگاه اول شخص و پدیدارشناسانه به مسئله کروناویروس دارند و چه بسا همین نگاه اول شخص است که موجب بیم مضاعف در آنها میشود . بیم نه از آنجهت که خودشان در خطر ابتلا باشند بلکه آن چیزی که درک میکنند از سنخ اعداد و ارقام نیست و از سنخ خودشان است.
پاسخ بدهید
اولین نفری باشید که نظر می دهید