نظرات نویسندگان مهمان لزوما بازتاب دهنده نگاه صدای پزشکان نیست
با نام و یاد مارگارت تاچر طرح های اقتصادی دولت در زمینه آزادسازی قیمت ها بالاخره اجرایی شد. مشابه این طرح ها در انگلستان تاچر نیز انجام شد . بانوی آهنین ( لقب تاچر ) زمانی که هنوز وزیر آموزش و پرورش بود به شدت به لیبرالیسم اعتقاد داشت و شیر یارانه ای مدارس را قطع کرد و به همین دلیل به 《شیر دزد》 معروف شد. وی بالاخره به رهبری حزب محافظه کار رسید و در سال ۱۹۷۹ نخست وزیر شد و با اتخاذ سیاست های نئولیبرالی توانست شکوفایی اقتصادی را برای بریتانیا به ارمغان بیاورد. دولت فعلی ایران نیز این سیاست های لیبرالی را شروع کرده ، با این تفاوت که اسمی از لیبرالیسم برده نمی شود و ما هم امیدواریم که در نهایت منجر به شکوفایی اقتصادی شود. اما آیا این سیاست ها بیشتر رونوشتی از نظام های سرمایه داری است یا تقلیدی از دولت های سوسیال – دموکرات ؟ برای پاسخ به این سوال باید منتظر بود و نگاه کرد.
تاکنون اقتصاددانان در مورد جراحی اقتصادی دولت محتاطانه صحبت کرده اند و نه نقدها و نه حمایت ها بسیار پررنگ نبوده اند و تنها نقطه مشترک آن ها لزوم انجام این اصلاحات اقتصادی است. اما در روز سه شنبه ۲۷ اردیبهشت ، روزنامه دنیای اقتصاد از قول سعید لیلاز نوشت :
《در پیشنهاد من ۴ امر کشور باید تحت کنترل درآید. در این طرح، فرضیات خود را در نبرد ایران و آمریکا بر اساس جنگ آخرالزمانی در نظر گرفته بودم. این ۴ فرض بر این اساس بود که :
-روزی دو هزار کالری را باید تضمین کرد
-حملونقل عمومی را باید رایگان یا ارزان کرد
-طب و خدمات بهداشتی و پزشکی را ملی کنند
– و چهارم این که تحصیل تا سطح دبیرستان بر اساس قانون اساسی رایگان شود. سایر امور را باید رها کنیم. در این طرح تمام منابع را نیز پیشبینی کرده بودم و هماکنون دولت سیزدهم این طرح را اجرایی میکند.》
ظاهرا ایشان در بهار ۹۷ ، این پیشنهادات را به دولت روحانی داده که اجرا نشده است و اکنون دولت رئیسی مو به مو در حال اجرای آن است. پر واضح است که مهمترین نکته برای کادر درمان در این طرح ، مورد سوم است. مفهوم ملی کردن چه می تواند باشد؟
ملی کردن خدمات بهداشتی و درمانی یعنی اینکه خدمت یا رایگان است یا ارزان. در این شرایط هر کسی که در سیستم درمانی مشغول به کار است کارمند دولت محسوب می شود و حقوقش را از او دریافت میکند. شرکت های بیمه احتمالا حذف می شوند یا کاملا در انحصار دولت خواهند بود و دولت به یک ابرشرکت بیمه تبدیل خواهد شد و مردم از طریق دادن مالیات ، حق بیمه خود را پرداخت خواهند کرد. بیمارستان های خصوصی بی معنی خواهند شد چرا که کادر درمان همه کارمند دولت شده اند.
آیا شواهدی وجود دارد که دولت در چنین مسیری گام برداشته باشد؟
به نظر می رسد بله. در صورت اجرایی شدن این طرح ، قطعا با موج بسیار گسترده ای از مهاجرت پزشکان رو به رو خواهیم شد و کشور دچار بحران کمبود نیروی متخصص خواهد شد. اخیرا و با وجود مخالفت های وزارت بهداشت ، کمیسیون بهداشت مجلس و سازمان نظام پزشکی ، شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیم به افزایش ظرفیت رشته های پزشکی گرفت . احتمالا گامی است در جهت جبران ظرفیت های خالی در آینده.
آیا این طرح در صورت اجرا شدن موفق خواهد بود؟
در شرایط فعلی که هنوز شواهد متقن چنین طرحی وجود ندارد ، پاسخ به این سوال دشوار است ، اما دو دلیل عمده برای عدم موفقیت احتمالی چنین طرحی می توان ذکر کرد :
۱. پزشکان ایرانی که تا کنون تربیت شده اند ، همگی برای خود یک شخصیت مستقل قائل هستند و ذهنیت آنان برای کار در مطب یا بخش خصوصی پرورش یافته و تغییر این نگرش قطعا کار راحتی نخواهد بود.
۲. بخش قابل توجهی از بیمارستان های خصوصی کشور توسط اولیگارش های درمانی اداره می شود. این ها افراد قدرتمند و صاحب نفوذی هستند که هر کدام به نحوی با بدنه دولت یا حکومت در ارتباط بوده و هستند و از رانت های دولتی از جمله زمین رایگان یا ارزان قیمت بهره برده اند و در حال حاضر به غول های درمانی – اقتصادی تبدیل شده اند. مقابله با این دسته سخت است چرا که تعارض منافع جدی برای آنان ایجاد می کند و قطعا از نفوذ خود برای شکست چنین طرحی استفاده می کنند.
در نهایت اینکه :
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار
درود . به نظر شما ایا پزشکی که ۱۱ سل حداقل تا متخصص شدن زمان صرف می کند به حقوق دولتی راضی خواهد شد ، نتیجه انکه با یک بحران عظیم مواجه خواهیم شد . کمی تامل!!!