کنکور سراسری بزرگترین رویداد علمی کشور است، که همه ساله حدود یک میلیون و چندهزار نفر در آن شرکت می کنند و در شرایط برابر برای قبولی در دانشگاه و آموزش عالی مورد سنجش قرار می گیرند. در جمهوری اسلامی ایران تقریباً تنها راه دست یابی به آموزش عالی در دانشگاه های معتبر دولتی موفقیت در یک رقابت سخت علمی است. اولین کنکور در ایران سال ۱۳۴۸ برگزار شده است، که اکنون در سال ۱۳۹۴ چهل و هفتمین دوره آن برگزار می شود. بودن یا نبودن چنین آزمونی یا نحوه برگزاری آن و پذیرش دانشجویان همواره مورد بحث و نقد بوده و منتقدان وموافقان زیادی داشته است. اما آنچه که مسلم است در سیستم آموزشی ما هنوز هم کنکور عادلانه ترین روش پذیرش دانشجو است؛ چرا که هر فرد از هر طبقه اجتماعی و اقتصادی که باشد می تواند در آن شرکت کند و متناسب با توانمندی و تلاشش در رشته مورد نظر تحصیل کند.
تشکیل پردیس های خودگردان در دانشگاه ها و پذیرش دانشجویان پولی یا به اصطلاح شهریه پرداز از سال گذشته صدمات بزرگی به روند عدالت آموزشی کنکور وارد کرد. هر چند که تشکیل پردیس های خودگردان در حقیقت تغییر نام پردیس بین الملل دانشگاه های مادر و برپایی آن در اکثر دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود، و به گفته مسئولین بهتر کردن شرایط آن و وارد کردن دانشجویان شهریه پرداز در عرصه رقابتی کنکور بود؛ اما با اختصاص نیمی از ظرفیت دانشگاهها به پردیس خودگردان و عدم افزایش ظرفیت ها نسبت به سال های قبل این امر به مثابه این است که در کنکور سهیمه ای برای پول افراد قائل باشیم. این روند گزینش که در سال های آتی بیم گسترش آن می رود یعنی فدا کردن عدالت در آموزش برای حل مشکلات مالی دانشگاه ها!
مسئله غم انگیز نابودی عدالت آموزشی تنها محدود به روند گزینش دانشجویان نمی شود؛ بلکه قسمت اعظم نادیده گرفتن عدالت آموزشی مربوط می شود به دوران تحصیل این دانشجویان و تبعیض های آموزشی آن ها با دانشجویان به اصطلاح غیر شهریه پرداز. اختصاص برنامه آموزشی متفاوت و حتی مسئولان آموزشی متفاوت برای دانشجویان پردیس های خودگردان در حالی که امکانات آموزشی و کلاس ها و دوره های آموزشی یکسان با دانشجویان دیگر دارند از نمونه های بارز این تبعیض است، که تقریباً چنین تبعیضی در هیچ یک از دانشگاه های دنیا که دانشجوی شهریه پرداز می پذیرند وجود ندارد. این دیدگاه تمایزگرایانه نه تنها گذر از پلی به نام کنکور را برای افراد با پرداخت شهریه سهل تر می کند بلکه حتی طی کردن دوران تحصیل این افراد هم با پرداخت شهریه سهل تر از دیگر دانشجویان خواهد بود. با این حساب حتی اگر دانشجویان پردیس خودگردان توانمندی یکسانی با دانشجویان دیگر داشته باشند، با آموزش های سهل تر و کم تری فارغ التحصیل می شوند و این در حالی است که مدرک تحصیلی این افراد هیچ فرقی با یک دانشجوی غیرشهریه پرداز نخواهد داشت. اثرات زیان بار این مسئله وقتی بارز می شود که این تبعیض بر سر رشته های کم طرفدار و کم اهمیت یا دانشگاه های رده چندم کشور نیست؛ بلکه تبعیض بر سر پرطرفدارترین و خطیرترین رشته مثل رشته پزشکی و دانشگاه های رتبه اول کشور است. تا جایی که مدرک فردی با رتبه ی چند هزار کنکور با مدرک فردی دیگر با رتبه اول کنکور و با نمرات ممتازدانشگاه و آزمون های جامع یکسان می شود؟ آیا این نادیده انگاشتن استعداد نخبگان کشور نیست؟ آیا نابودی عدالت در آموزش که بر اساس آن هر فردی با هر شرایط مالی و طبقه اجتماعی و اقتصادی حق دارد توانمندی ها و استعدادهای خود را شکوفا کند، نیست؟
امروزه در حوزه بهداشت کشور ما بیش از پیش نیازمند وجود نیرویی متخصص، متعهد و ماهر است. چالش های سیستم آموزش ما در این دهه نسبت به دهه های اول انقلاب اسلامی در عرصه آموزش عالی و تخصصی بسیار بیشتر و پر اهمیت تر از عرصه های سوادآموزی و آموزش های ابتدایی است. اما متأسفانه با راه اندازی پردیس های خودگردان و پذیرش دانشجویان شهریه پرداز صدمات زیادی به روند عدالت در آموزش عالی ، جایگاه جامعه پزشکی و نخبه کشور وارد می شود. امیدواریم مسئولین متوجه صدمات فاحشی که در راه اندازی پردیس های خودگردان می شود باشند.
پاسخ بدهید
3 نظر برای مطلب "چگونه عدالت در آموزش عالی فدای پول می شود؟"
دوست عزیز میدونی چرا مدارک این دو نوع دانشجو باهم فرقی نمیکنه؟؟
چون دروس و استادان و مراحل تحصیلی که میگذرانن دقیقاً ث هم می باشد. و این نکته هم توجه داشته باشید خیلی از دانشجویان پردیس نمرات و معدلی بالاتری از همکلاسی های من در دانشگاه تهران دارن. برادر من یکی از نخبه های دانشگاه پردیس می باشند که از خیلی همکلاسی هایم نمرات بالاتری دارد و موفق تر هستن