نظرات نویسندگان مهمان لزوما بازتاب دهنده نگاه صدای پزشکان نیست
مدتها بود به خودم قول داده بودم که در جواب متن های منتشر شده در تلگرام،این دون محتوا فضا،صحبتی نکنم و کم کم عادت کرده بودم به مهملات یاوه گویانی که همه را به یک چوب می رانند،تا چند روز پیش در همین فضا گزارشی دیدم ،که در آن گزارشگر از مردم میپرسید کدام دزدترند؟پزشکان یا خودرو سازان؟بعضیها در ابتدا متوجه سوال نمیشوند،درست تر؟منظورتون چیه؟و…..پر واضح است آنچه از واکنش های مردم نسبت به این سوال انتخاب شده تمام و اصل واکنشها نبوده و چه بسا آن بوده که سازندگان در پی آن بوده اند،متاسفانه باید بگویم که از ماست که بر ماست،عادت کردن و رد شدن از مهملات این فضا کار را به اینجا کشاند که حالا باید شاهد گزارشی اینچنین از موسسه ای باشیم که نام فرهنگ را نیز یدک میکشد،باورم نیست که عده ای با دغدغه های فرهنگی و صرف هزینه و انرژی در میان مردم بروند و این سوال را بپرسند و آن را نشر دهند.آیا آنها نگران وضع سلامت مردم هستند؟آیا آن ها که خود را آرمان رسانه میخوانند آرمانی در سر دارند؟ آیا سودای آنان ارتقا سلامت ایرانیان و بهبود شاخص های سلامت است؟آیا آنها میدانند دانش سلامت مردم کشورم در برخورد اولیه با فوریت های پزشکی تا چه حد کم است؟آیا آنها میدانندخود مراقبتی ایرانیان وضع مناسبی ندارد؟آیا آنها میدانند پنج علت اول مرگ ومیر مردم کشورم چیست ؟آیا میدانند تا چه حد نیازمند تولید محتوا در این زمینه هستیم؟آیا این موسسه به اصطلاح فرهنگی میداند بهبود شاخص های سلامت یعنی همانجا که شما توانسته ای رفتار راتغییر بدهی و فرهنگ را هدیه کنی و این همانجاست که وظیفه ات را آنگونه که باید، انجام داده ای. اگر نتوانستی، خواسته یا ناخواسته،فرهنگی هدیه کنی و وظیفه ات را درست انجام ندادی، قصور کردی. ولی اگر فرهنگ را دزدیدی خیانت کرده ای،این گزارش مصداق بارز دزدیدن فرهنگ است .اگر من پزشک که باید سلامت هدیه کنم با دریغ آن دزد میشوم،شما نیز که باید فرهنگ هدیه کنی، بادریغ آن ،دزدی و اگر پزشک دزد باشد، فرهنگ دزد ،شاه دزد است.
در این گزارش جز کاشتن بذر نفاق میان مردم و پزشکان چه بدست خواهد آمد؟که البته از بذر گذشته و به مدد برخی دوستان رسانه هم اکنون درختی تنومند است .شما بازتاب این گزارش را هرگز نخواهی فهمید،هرگز، هرگز، هرگز.چون مانند من در مناطق محروم مرزی کار نکرده ای ،آنجا نبوده ای که وقتی بیماری را بعلت حادثه ای به مرکز بهداشتی درمانی روستایی می آورند و تو هر کاری که از دستت برمی آید برایش انجام میدهی و بیمار را با امبولانس اعزام میکنی ولی همراهان بیمار ممکن است همانجا تو را که دختر تنهایی هستی مورد ضرب و شتم قرار دهند و یا تو را با القاب زشت بخوانند .می دانید چرا؟چون شما ای موسسه فرهنگی با آرمان های سلامت هیچگاه در تولیدات خود به مردم نیاموختی که وجود یک مرکز بهداشتی درمانی روستایی در یک نقطه صعب العبور کوهستانی نه تنها خدمت کمی نیست بلکه در بالاترین سطح ارایه خدمات بهداشتی حتی در مقیاس های جهانی است و هیچ وقت برای مردم روشن نکردی که از هر سطح چه خدماتی را میتوان طلب کرد.هیچ وقت حتی یک اصل ساده از کمک های اولیه را به مردم یاد ندادی که مثلا بند آوردن خونریزی کار اصلی در رویارویی با هر گونه خونریری است و یا یک مانور ساده هیم لیخ در مواجه با خفگی ناشی از جسم خارجی را ،به آنها یاد ندادی و فقط به او گفتی من دزدم.من یک پزشک دزد هستم که در نقطه صفر مرزی با روزی بیست دقیقه آب در تابستان با عقرب های پانسیون زندگی کردم و منتی هم نیست چون عده ای از مردم کشورم نیز در همین شرایط زندگی میکنند،ولی آرمان خود را که آموزش مسواک زدن به همه بچه های مراجعه کننده به مرکز بهداشت بود را درست انجام دادم و شما ای آرمان رسانه اگر میخواهی فلک را سقف بشکافی بدان و آگاه باش این راه که تو میروی به ترکستان است ولی اگر آرمانت ارتقا سلامت مردم سرزمینم است با آنکه مرا دزد خواندی به سبب این آرمان تو را خواهم بخشید و از هیچ کمکی در این زمبنه دریغ نخواهم کرد.
