قَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط…ِ(حدید/۲۵)
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب(آسمانی) و میزان(شناسایی حق و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.
وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی؛ جناب آقای دکتر قاضی زاده هاشمی
معاون محترم آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی؛ جناب آقای دکتر لاریجانی
با سلام و تحیات
سلامت در جهان معاصر جزو مهمترین شرح وظایف دولت هاست. اگر هر وظیفه ای از دوش دولت ها به بخش خصوصی واگذار شود، سلامت همچنان مهمترین کار ویژه ی دولت ها باقی خواهد ماند. از همین رو، جهت گیریهای کلان برنامه سلامت از مهمترین شعار های دولتمردان در کارزارهای انتخاباتی در سراسر جهان است. ابلاغ سیاستهای کلی نظام سلامت از سوی مقام معظم رهبری و توجه ویژه و بی سابقه ی دولت یازدهم به امر خطیر سلامت، از همان ابتدای روی کار آمدن، همگان را به احیای جایگاه فراموش شده ی دولت در سلامت کشور امیدوارکرده است. طرح تحول سلامت گام مناسبی در جهت دسترسی همه ی اقشار جامعه به خدمات درمانی، حل مشکلات حوزه ی آشفته ی دارو، بینیازکردن بیماران بستری از مراجعه به خارج از بیمارستانها جهت بهره مندی از خدمات درمانی و همچنن اصلاح تعرفه های پزشکی – این مشکل ریشه ای که بسیاری از رشته های مادر را در آستانه اضمحلال قرارداده بود- برداشته است. گام هایی که برداشتن آنها به انصاف، حاصل سیاستگذاری کلان، برنامه ریزی و مدیریت صحیح وزارت بهداشت و حمایت ارزنده ی دولت یازدهم است. روشن است که این دستاوردها بدون به کارگیری نخبگان حوزه های مربوطه در وزارت بهداشت میسر نمی شد.
ما – دانشجویان پزشکی دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور – امروز به این دلیل با وزیر محترم بهداشت و معاون محترم آموزشی ایشان سخن میگوییم که ایمان داریم که گوش شنوایی برای دغدغه های قدیمی و نگرانیهای امروز ما خواهد بود. دغدغه هایی که امروز به شدت برای ما آزاردهندهاند. فراموششدن امر آموزش در بیمارستانهای دولتی، به کارگیری کارورزان و دستیاران به عنوان نیروی کار ارزان قیمت، تحولات یکباره قوانین پذیرش دستیاری و همچنین پذیرش غیرقانونی دانشجو در پردیسهای خودگردان مسائلی هستند که توجه فوری مسئولان امر را می طلبند. که اگر این توجه در زمان مقتضی صورت نگیرد، عواقب جبران ناپذیر آن برای همه آشکار است.
یک – چالش های طرح تحول سلامت در حوزه آموزش پزشکی :
بی شک جداسازی حوزه آموزش پزشکی از وزارت علوم و واگذاری این حوزه به وزارت بهداشت، با چالشی بزرگ به نام”تداخل امور آموزشی و درمانی”همراه بوده است. در حالیکه در دوران تولیت وزارت علوم، امور آموزشی با حوزه درمانی به مساوات یکدیگر پیش میرفتند و استقلال امور آموزشی در دستان وزارت علوم به عنوان متولی امر آموزش عالی قرار داشت، بعد از واگذاری این حوزه به وزارت بهداشت، سنگینی کفه ترازو از سمت آموزش دور شد، به طوریکه شاهد بودیم با تصویب آیین نامه های شرح وظایف نامتعارف، انجام کلیه اموردرمانی بر ساختار آموزشی تحمیل شد. دانشکده های پزشکی که مجری حمایتی دانشجویان در برابر وظایف درمانی بودند به دلیل بلعیده شدن در سیستم وزارت بهداشت نه تنها از حمایت دانشجویان ناتوان بودند، که به تدریج خدمت گرفتن دانشجویان تحت سلطه بیمارستانها را در دستور کار قرار دادند.
به اذعان مسئولان وزارت بهداشت شروع طرح تحول نظام سلامت، با افزایش مراجعه به بیمارستانهای دولتی همراه بوده است. این افزایش مراجعه با افزایش فشار بر سیستم سلامتی که قبل از شروع طرح نیز با مشکل کمبود امکانات و پرسنل روبرو بوده، منجر به فراموشی کامل امر خطیر آموزش شده است. چرا که در انتخاب میان درمان و آموزش، مسلم است که درمان پیروز است و آموزش گوشه نشین. میزان مراجعه بیش ازحد، نه تنها فرصت آموزش را از بین بردهاست بلکه با نارضایتی مراجعان، محیطی به شدت مغشوش را بوجود آورده است که درمان بیماران را نیز تحت تاثیر قراردادهاست. مراجعه کنندگانی که به هرواسطه ودلیلی، گویی همه مشکلات عدیده، لاینحل و بزرگ نظام سلامت را از جانب پزشکانی چون ما می پندارند که خط مقدم مواجهه با بیماران در بیمارستانها هستیم. پزشکانی که خود باید آموزش گیرنده باشند و درعین حال خدماتی باکیفیت را به بیماران ارایه کنند. همه اینها، تحمل مشکلات آموزشی – معیشتی را چندین برابر مشکلتر کرده است.
در کنار این مشکلات؛ مشکلات قدیمی نظام آموزشی اعم از: آموزش گرفتن همزمان دانشجویان فوق تخصصی، تخصصی و عمومی در یک جا بدون هیچگونه برنامه ی مشخصی عملا آموزشگیری دانشجویان رده پایینتر را مختل کرده است. تصمیم گیری بالینی برای بیماران برعهدهی دانشجویان تخصصی و فوقتخصصی بوده و دانشجویان پزشکی عمومی، اموری غیرآموزشی، واز آن ناگوارتر، غیردرمانی را انجام می دهند. دانشجویان دوره عمومی که باید در درمانگاهها و مراکز بهداشتیدرمانی به ارائه خدمت بپردازند، نه تنها هیچگاه در این محلها آموزش نمیبینند که بیمارستانهای سطح ۳ و ارجاعی، محل به اصطلاح آموزش آنهاست. از چنین سیستم آموزشی که هدف گذاری مشخص و برنامهی مدونی ندارد، انتظار خروجی مناسب داشتن بیجاست. مشکلات جدید تحمیل شده بر یک نظام آموزشی کهنه و پر از نقص، کار را بهجایی رسانده است که ادامه اش ممکن نیست. دیگر مدتهاست که صبح برای آموزش به بخشهایمان نمی رویم. برای انجام کارهای میرویم که برای گرفتن مدرک پزشکی به واسطه قانون موظف به انجام آنها هستیم. نه انگیزهای برای یادگیری داریم، نه شوقی برای آوردن پرونده ها، نوشتن برگه های متعدد، گذاشتن سوند، لولهی معده و هزاران کار دیگر که از انجام آنها مدتهاست از لحاظ آموزش بی نیاز شده ایم اما به حکم قانون موظف به انجام آنها هستیم.
از سوی دیگر، دریافت حقوق ۴۰۰ هزارتومانی – کمتر از نیمی از حقوق پایه کارگران در کشور- با بیش از ۳۰۰ ساعت کار به جای آموزش در ماه، که برای فرار از قوانین کشور به عنوان کمک هزینه شناخته می شود، ما را تبدیل به ارزان ترین نیروی کار در کشور کردهاست. چنین امری با قوانین صریح قانون اساسی در تضاد است: « اصل ۴۳ ام قانون اساسی: بند ۳ – تنظیم برنامه اقتصادی کشور به صورتی که شکل و محتوا و ساعات کار چنان باشد که هر فرد علاوه بر تلاش شغلی ، فرصت و توان کافی برای خودسازی معنوی ، سیاسی و اجتماعی و شرکت فعال در رهبری کشور و افزایش مهارت و ابتکار داشته باشد. ۴ – رعایت آزادی انتخاب شغل و عدم اجبار افراد به کاری معین و جلوگیری از بهره کشی از کار دیگری .» همه ی اینها در حالیست که هر روز خبر درآمدهای میلیاردی پزشکان تیتر یک رسانه هاست؛ رسانه هایی که عمدا یا سهوا، چیزی از بهره کشی و استثمار نظام درمانی از دانشجویانی که برای آموزش وارد آن شده اند، نمی نویسند. واقعیات تلخ نظام سلامت ما، فرسنگ ها با آن چه در این رسانه ها مطرح می شود فاصله دارد.
اجرای طرح تحول سلامت بار دیگر این موضوع را یادآور می شود که اصلاح و تببین خطوط حوزه آموزشی و درمانی امری حیاتی و اجتناب ناپذیر است. اگر دانشجویان برای آموزش در بیمارستان حاضر میشوند، مسلما باید در قالب یک آییننامه مشخص از انجام وظایف غیرآموزشی معاف شوند. اما اگر قرار است به عنوان عضوی از تیم درمانی بخش مهمی از بار سیستم سلامت را بر عهده گیرند، داشتن مزایا متناسب با میزان کاری که انجام میدهند حق مسلم آنهاست که اگر چنین نباشد این امر به عنوان بهرهکشی واضح و غیر قابل انکار تلقی خواهد شد. ما خواستار پایان فوری این برخورد دوگانه هستیم.
پیشنهادات :
یک : تالیف و تصویب آیین نامه شرح وظایف کاروزان براساس استانداردهای آموزشی
دو – مشخص کردن مرز میان امور درمانی و آموزشی در آیین نامه و همچنین ابلاغ آن به بیمارستانهای آموزشی درمانی
سه : بازنگری در قوانین پرداخت کمک هزینه به کارورزان و متناسب کردن آن با دیگر اقشار و متناسب با ساعات کار در بیمارستان
دو- تحولات شتاب زده در آیین نامه آزمون پیش کارورزی و پذیرش دستیاری:
درحالی که وزارت محترم بهداشت دولت پیشین، با طرح های تحولی یکباره، ضربات سهمگینی بر پیکره سیستم بهداشتی درمانی کشور وارد کرد، بار دیگر تحولات شتاب آلود نگرانی دانشجویان پزشکی را برانگیخته است. امروز شاهد آن هستیم که وزارت آموزش و پرورش و سازمان سنجش آموزش کشور با گذشت چند سال از شروع طرح حذف کنکور سراسری هنوز هم در مراحل طراحی اصولی و عادلانه و اجرای استاندارد آزمونها و محاسبه معدل قراردارند؛ در این شرایط، وزارت بهداشت که چندین پله از حیث آموزشی در مراتبی تخصصیتر و حیاتیتر از وزارت آموزش و پرورش قرار دارد در تصمیماتی عجولانه، اقدام به تغییرات یکباره قوانین آزمون پذیرش دستیاری کردهاست. باوجود نیاز مبرم به تحول قوانین مربوط به پذیرش دستیاری، تحولات یکباره این آزمون علاوه بر ترویج بیعدالتی در حوزه آموزش، واکنشی جز ایجاد التهاب و تشویش اذهان دانشجویان نخواهد داشت. اعلام ناگهانی تاثیر نمره پیش کاروزی و معدل دوره عمومی برای دانشجویانی که این موارد را پشت سرگذاشتهاند، عادلانه به نظر نمیرسد. همچنین تغییر شیوه برگزاری آزمون پیش کارورزی از کشوری به قطبی در تناقض آشکار با مصوبات اخیر است. معدل عمومی دانشجویان پزشکی نیز براساس هر بیمارستان متفاوت است و حتی با ترازکردن معدل دانشگاهها با یکدیگر، مقایسه آن بهدلایل متعدد و واضحی، ناممکن است. زمزمههای اخیر در مورد محدودیت برای استعدادهای درخشان در ادامه ی تحصیل در مقاطع بالاتر (استریتی) با ایجاد فاصله یکساله تا آزمون دستیاری، نیز تحول یک باره دیگری است که بسیاری از دانشجویان پزشکی را سردرگم و مضطرب کردهاست. نگرانی از این تغییرات نه تنها باعث ایجاد اضطراب در دانشجویان و اختلال در فرآیند آموزش و یادگیری آنها در حساسترین سالهای آموزشی آنها شده بلکه باعث برهمزدن برنامه ریزی های طولانیمدت آنها به منظور ادامه تحصیل می شود.
پیشنهادات :
یک – بررسی جامع و کارشناسانه برنامه تحول در پذیرش آزمون دستیاری
دو – برگزاری آزمونهای دروسی که قصد تاثیر نمره ی انها در امتحان دستیاری وجود دارد به صورت کشوری؛
سه – برگزاری آزمون پیش کاروزی به شیوه هماهنگ کشوری
چهار – اجرای قوانین پذیرش دستیاری با ایجاد ساختارهای لازم از ورودی های جدید
سه – پذیرش دانشجو در پردیس های خودگردان:
تبدیل پردیسهای بین الملل دیروز به پردیسهای خودگردان امروز از نگرانیهای جدی دیگر است. پردیس های خود گردان با نقص آشکار عدالت آموزشی و همچنین اسناد بالادستی از مهر ۹۳ اقدام به پذیرش دانشجو کرده اند. درابتدای این نامه از اهمیت سلامت گفتیم. حال باید از اهمیت آموزش بگوییم. آموزشی که در کنار سلامت از وظایفی است که هیچ دولتی حق ندارد آن را به بهانه های مختلف به حال خود رها کند. تکلیف آموزش پزشکی که بیشازپیش مشخص است. متاسفانه مسیر پذیرش دانشجو در کشور ما سمتوسوی به شدت نگران کنندهای گرفتهاست. دور زدن آزمون های مرسوم با پول، بدون ایجاد بسترهای نظارتی در طول تحصیل و هنگام فارغ التحصیلی، تضمین کیفیت پزشکان آینده را مورد تردید جدی قرار داده است.
پذیرش دانشجو در پردیسهای خودگردان امریست که واضحا با سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری) ابلاغ شده توسط مقام معظم رهبری منافات دارد: « بند ۶-۲- توزیع عادلانه فرصتها و امکانات تحصیل و تحقیق در آموزش عالی در سراسر کشور.» علاوه بر این تناقض آشکار، نقض مکرر قانون پنجم توسعه کشور در آیین نامهی ابلاغی پردیسهای خودگردان مصوب دویست و سی وپنجمین جلسه شورای گسترش دانشگاههای علوم پزشکی در تاریخ ۲۰/۰۳/۹۳، خود دلیل دیگری است که اصلاح فوری این بیقانونی را مسلم کردهاست.
در حالیکه طبق ماده ۲۰ قانون پنجم توسعه کشور، دانشگاههای کشور برای پذیرش دانشجوی شهریه پرداز موظف به ایجاد ظرفیت جدید و تاسیس شعبات جدید شده اند: « دانشگاه و موسسات آموزش عالی و تحقیقاتی مجازند از ظرفیتهای مازاد بر سهمیهی آموزش رایگان و یا ظرفیت های جدیدی که ایجاد می کنند بر اساس قیمت تمام شده یا توافقی با بخش غیردولتی و با تایید هیئتامنا در مقاطع مختلف دانشجو بپذیرند». اما در عمل نه تنها ظرفیت جدیدی ایجاد نشده است، که از ظرفیت دولتی کم شدهاست و به این پردیسها اختصاص یافته است. هم چنین در این قانون به صراحت بیان شده است که مدرک تحصیلی این دانشجویان باید با دانشجویان غیرشهریهپرداز متفاوت باشد. درحالیکه در آیین نامه اجرایی این قانون که توسط شورای گسترش دانشگاه های علوم پزشکی ابلاغ شده است، تمامی این موارد نقض شده است. خواستهی ما در این زمینه بازگشت سریعتر به قانون مصوب مجلس و اصلاح آییننامه اجرایی ابلاغی وزارت بهداشت است.
چندماه پیش دانشجویان پزشکی سراسر کشور در قالب بیانیهای، مشکلاتی که به زودی گریبان گیر سیستم آموزش پزشکی و به تبع آن سلامت عمومی کشور خواهد شد را هشدار دادند اما، گوشی شنوای این هشدارها نبود. امروز شاهد آن هستیم که افت فاحش نمرات تحصیلی دانشجویان که از شاخه پردیسهای خودگردان می باشند در کنار خروجیهای پایین مقالات در حوزه پژوهش از سوی این پردیسها، زنگهای خطر را برای مسوولین به صدا درآورده اند. امید آن است که اینبار پیش از پذیرش دانشجویان جدید، در اقدامی قاطع، مانع از ادامه این بحران شد.
پیشنهادات :
یک – جداسازی پردیس های خودگردان از دانشگاه های دولتی
دو – پذیرش دانشجویان خودگردان پس از فراهم سازی ساختارهای مورد نیاز در خارج از دانشگاه های دولتی
سه – خودداری از صدور مدرک تحصیلی مشترک دانشجویان پردیس های بین الملل و دانشگاه های دولتی
جناب آقای دکتر قاضی زاده هاشمی، جناب آقای دکتر لاریجانی
تا به امروز با صبوری و حسننیت، بسیاری از این مشکلات از سوی دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی کشور تحمل شده است. اما امروز صمیمانه و مصرانه خواستار آنیم که وضعیت آموزش پزشکی به خصوص کارورزان، مورد رسیدگی جدی و فوری قرار گیرد. ما امروز منتظر اقدامات عملی شما عزیزان در جهت التیام زخمهای کهنهای هستیم که با هجمههای ناعادلانه و غیرمنصفانه این روزها به جامعه پزشکی بر آن نمک پاشیده شده است.
پاسخ بدهید
103 نظر برای مطلب "بیانیه دانشجویان پزشکی سراسر کشور در مورد مشکلات آموزشی، تغییرات آزمون دستیاری و پذیرش دانشجو در پردیس های خودگردان"
با سلام وخسته نباشید اگه میشه متن این اطلاعیه رو برای بقیه ی دانشگاه های کشور هم بفرستی
ممنون. سعی کردیم این کار را تا حد امکان بکنیم. از شما هم خواهشمندیم که به انتشار آن در سراسر کشور کمک کنید.
سلام.دانشگاه آزاد همون کمک هزینه رو هم نمیده و در کشیکها نه اتند هست و نه رزیدنت و عملا اینترنها فقط توسط پزشکان و حتی متاسفانه پرستاران و بهیاران اورژانس ابیوز میشن.
چقدر غم انگیز و تاسف بار. اگر مشکلاتتان را برای ما بنویسید خوشحال می شویم صدای شما هم باشیم. ممنونم 🙂
به ما در دانشگاه ازاد که رزیدنت هم نداریم و همه کارا به عهده اینترن هستش هیچ حقوقی نمیدن کاش میتونستین اینو به گوش مسئولین برسونید
کیشیکهای سنگینی که در طول آن فقط باید بدویم و سوند و ان جی و تامپون بذاریم. و بعد از اون انرژی هیچ کاری رو نداریم. چه برسه به درس خوندن. من توی دوران اینترنیم ۸۰ درصد مطالبی رو که به زحمت خونده بودم و مسلط شده بودم به کل فراموش کردم. اکثر اینترنها افسرده هستند؛ بخاطر فرصت نداشتن برای درس خوندن، بخاطر تحقیر شدن توسط بیمار و نرس و رزیدنت، بخاطر کار سنگین. واقعا تاسف باره و به دور از انصاف.
Salam .hamkaraye bozorgvar man residentam.darde daneshjuyane pezeshki dar hameye maqate hamine .irad ine ke ma ba hamdg doshmani mikonim .age resident interno abuse mikone ine ke khodesh che dar interni che dar residenti dare abuse mishe..dalile baqaye in selseleye abuse ham hamin tafraqe beine farhikhte tarinhaye jamee hast…khoda komakemun kone…
اشکالات املایی را تصحیح کنید
چشم. ممنون از نکته ای که گوشزد کردید.
من دانشجو بین الملل دانشگاه تهرانم .نمراتمون ترم پیش تو اکثر درسا از سراسریا بهتر بود حالا ما که تو یه شرایط مشترک درس میخونیم واز نظر سطح ارزیابی و امتحانات باسراسری ها هیچ فرقی نداریم چرا باید مدرک شما با ما فرق کنه .مطمئن باش یه دانشجو با رتبه بین هزار تا دوهزار منطقه با یه رتبه زیر صد چندان فرقی نداره .کنکور هیچ وقت جدا کردن بااستعاد از بی استعاد رو نداره .چیزی که حتی بیشتر مواقع شانسیه
بله درس میگین . کسی که رتبش ۱۰۰۰ تا دوهزار بوده با کسی که زیر صد شده فرقی نداره !!!!؟؟؟؟؟؟ اما اون کسی که رتبش مثه شما شده و پول نداشته که بره بین الملل چی؟؟؟؟ شما چون پول داری دلیل نداره اینقد حق رو براخودت بدونی
هر چند من دانشجوی سراسری هستم اما حرف شما رو تایید می کنم…
حسام جان، واقعا این درست نیست یه عده بیان پول بدن و از امکانات ما به صورت اشتراکی استفاده کنن، باید جا و امکانات جدا داشته باشن، هم ظلم در حق ماست هم اون بندگان خدا.
بله شما درست میگید صد درصد نباید از امکانات مشابه سراسریا استفاده کنن باید امکانات بین المللا خیلی بهتر باشه چون دارن واسه اون امکانات کلی پول میدن
شرم آوره فقط بخاطر پول پدراتون میاین مدرک میگیرین و تازه با این لحن هم صحبت میکنین؟
چقدر جوان های باهوشتر و با استعدادتری که نمیتونن از این امکانات بهره ببرن و مجبور میشن برن رشته هایی که فقط استعدادشون رو سوخت میکنه!
اتفاقا رشته پزشکى براى افراد مستعد و با هوش و ذکاوته که بتونن مشکلات مردمو حل کنن…نه افراد کند ذهن و بدون هوش و ذکاوت که مطمئنا خیلى هاشون بهره هوشیشون نصف بچه هاى رتبه برتر کنکور نیست..به خدا این ترمى ١٠ تومن اصلا پولى نیست که بین المللا میدن و خیلى از بچه هاى روزانه هم میتونن این پولو بدن…گویا گناه بچه هاى روزانه فقط مستعد بودن و قدرت بالاى ذهنیشونه
اقای محترم!!!
اگه پولی که بابای من با زحمت در میاره و واسه خانواده خودش خرج میکنه پول نفت شماس!
و خرج کردنش واسه خانوادش حرومه
مطمینا اون پولی که بابای شما درمیاره و واستون خرج میکنه حروووومه اقا از پول نفت ملته ایرانه!!!!:-))
مواظب خرج کردنت باااااش حرووومه!!!
ضمنا
اگه توجه کنین اونی که داره از پول نفت مردم و پول حرام و دزدی !درس میخونه شمایین
نه من چون پول درس منو خانواده تقبل کرده ولی ولی شما رو نه و این پول نفتی که میگین ماله ملت ایران منم جزیی از ملت ایرانم دیگه و راضی نیستم شما باش درس بخونین
آقای ایوبی واقعا نظرتون عالیه دستتون درد نکنه من و همکلاسیام که واقعا لذت بردیم منم دانشجوی پزشکی پردیس بین الملل ام
دوست عزیز، شما اگه به حلال و حرام اعتقاد داشتی ، این حرفارو نمی زدی. اینک می گی دانشمندا پولدار بودن رو از کجا در آوردی؟ دانشمند شدن زیاد به این قضیه مربوط نیست ولی اگرم باشه کفه به سمت فقرا سنگین تره که سختی کشیدن و قدر خیلی چیزارو بهتر از ثروتمندا می دونن.
Emkanate shoma?shayad barax basheha
با آقای معینی موافقم…
اصلن این قانون مشکل داره… الان خیلی از مدرسه ها شهریه شون سال ۱۷ -۱۸ میلیونه… این که هر کسی بیاد و با ترمی ده میلیون پزشک بشه واقعن خطرناکه…
و خواهش می کنم کمی مطالعه کنید، آزمون های آکادمیک برآورد خوبی از توان هوشی به دست می دهند و مسلم اینه که زیر صد با ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ خیلی فرق داره… این تفاوت حتی در استدلال دوستان عزیز هم هویداست…
Az shoma b onvane y pezeshk besiar baeede in tarze tafakore nashi az oghdaro dar zehnetun dashte bashid
من با اینکه یه درصدی از ورودی شهریه ای و درصدی رایگان باشه مشکل ندارم،مشکل از اونجا شروع میشه که دوست من با رتبه ١٧۶ نتونسته بیاد دانشگاه تهران ولی یکی مث شما با رتبه ١٠٠٠ تا ٢٠٠٠ اومده،،مشکل دیگه هم اینه که اگه فیلتر دانشگاه ها خوب بود و همه نمیتونستن راحت پاس کنن و هرکی با هر IQیی نمیتونست مدرک بگیره(منظور جسارت به شما نیست البته) اون وقت با شهریه دادن مدرک رو گرفتن مشکل نداشت
این صحبت ها از شما بعیده!!!!
کنکور به هیچ وجه شانسی نیست.
والا چیزی که ما توی بین الملل ها دیدیم که همیشه خلاف اینو نشون میداد! دانشگاه بین الملل قشم (علوم پزشکی هرمزگان) انوتع و اقسام تبعیضات رو قایل شد! دانشجوهای بین الملل قبل از دادن امتحان علوم پایه فیزیوپاتشون رو شروع کرده بودن!!! یکی از دانشجوهاش که سه بار علوم پایه داد و قبل از قبول شدنش فیزیوپات یک رو هم تموم کرده بود!!!
توی دوره استاجری بخش قلب یکی از دخترای بین الملل موقع امتحان از ما پرسید ST segment یعنی چی؟؟؟!!!! بعد آخر امتحان شد ماکس!!!
بعد شما بگین فرق ندارین با بقیه!!!!!!!
Man ham daneshjuye beinol melale shahid beheshti terme 3 hastam va hargez in chizi k shoma migid ro nadadidam.taze ag shoma ham terme 3 bashid hatman shahede adame hozure ruzaneha dar kelasaye edgham hastid k in neshuneye bi tafavotishun b dars va kelase k tu natijeye azmun hashun ham ayan hast.tohmat nazanid hichvaght duste aziz.man ghalbam ro ba 9.86 oftadam va ostad faghat b serfe inke ma beinol budim dars ro ruye nemudar nabord dar surati k b bachehaye ruzane 2.6 nomre ezafe kard
عزیزم من پارسال رتبه مشابه شما را آوردم اما چون بابام مث شما پولدار نبود و حتی زابل هم قبول نشدم مجبور شدم یه سال عقب بمونم و برای اینکه بی پولی بابام رو آینده ام تاثیر نذاره پشت کنکور موندم. در ضمن اگه کنکور نمی تونه استعداد ها رو بسنجه پس چی می تونه؟؟؟حساب بانکی پدرا؟؟!!