پزشکان از عملکرد وزارت بهداشت ناراضی هستند، به هزار و یک روش هم آن را اعلام کرده اند. کافی است تا در جمعی پزشک نام دکتر قاضی زاده هاشمی را بیاورید، نمی گویم مشت ها گره می شود اما تون صدا بالا می رود و عصبانیت موج می زند. وزیر بهداشت و مجموعه وزارت بهداشت اما خود را مستحق این نگاه نمی داند. از این می گوید که کارانه ها افزایش یافته، در برابر حملات از جامعه پزشکی دفاع شده، گاه و بیگاه وزیر بر بالین پزشکی که جانش را در حین خدمت کف دست گذاشته و رنجور از تصادفی یا حمله بیماری شده حاضر شده یا شخصا تلفنی دلجویی کرده است پس مشکل کجاست؟ به نظر می رسد پزشکان وزیر را نه به چشم همکاری که سازمان بهداشت و سلامت را رهبری می کند بلکه به شکل کارفرمایی می بینند که حرمتشان را نگاه نمی دارد.
پزشکی از دیرباز، مقام اجتماعی فاخر محسوب می شده، البته نگاه حرفه ای کم کم دارد جای نگاه پترنالیستی را در رابطه با بیمار می گیرد اما اکثر پزشکان از این که به آنان به شکل ارائه دهنده خدمتی مانند سایر خدمات دهندگان نگاه شود ابا دارند، آنان همچنان جایگاه شغل خود را چه به لحاظ مالی و چه اجتماعی و حتی آموزشی ( نگاه کنید به استدلال خراب شدن رشته با افزایش ظرفیت و صندلی پولی در دانشگاه) بالا می خواهند. به نظر می رسد عملکرد وزارت بهداشت در این میان بیش از آنکه به شکل مالی برای آنان سنگین بوده باشد از نظر تاثیری که بر جایگاه رشته شان برای آنها آزار دهنده بوده است.
وزیر بهداشت چندین مقطع با عملکرد خود در فضای عمومی کشور پزشکان را از خود راند، همه اعلام عمومی ایشان در مورد گزارش تخلفات به شماره ۱۶۹۰ را به خاطر دارند جالب اینکه این شماره تلفن به نام شماره تلفن شکایت از پزشکان مطرح شد، در نگاه پزشکان این اختصاص شماره که گویی که هیچ بخش دیگری از نظام سلامت انقدر تخلف نمی کند که نیازمند اختصاص شماره ای برای پیگیری تخلفاتش باشیم مصداقی از همان نقاط عطفی بود که نمودار محبوبیت وزیر را دچار سقوط آزاد کرد ، موضع گیری های وزیر بهداشت در خصوص تخلفات پزشکی هر چه بود پزشکان آن را جز جری تر کردن اصحاب رسانه در زدن انگ های عجیب و اتهامات غریب به خودشان ندیدند. حتی کار به آنجا کشید که عملکرد وزیر در برخورد با اعتراضی که علتش اختلاف دو گروه از خود پزشکان بود ( ماجرای رادیولوژیست ها و زنان) کل جامعه پزشکی را در برابر او متحد کرد. در زمان جلو می آیم و به ماجرای پاتولوژیست ها می رسیم، نحوه برخورد با رزیدنت های پاتولوژی حتی در میان طرف دیگر ماجرا یعنی حامیان موضع فارغ التحصیلان علوم پایه و آزمایشگاهی و حتی رسانه های مخالف سنتی پزشکان هم انتقاداتی برانگیخت.
از اعداد و ارقام و کارانه های عقب افتاده که البته مهم هستند اگر بگذریم آنچه باعث چنین موقعیت نامحبوبی برای وزیر در میان جامعه پزشکی شده است شاید عملکرد او به شکل کارفرمایی بداخلاق است. وزیر بهداشت خواسته یا ناخواسته به زعم پزشکان آنان را برای جامعه به شکل پیمانکارانی بدعهد، بدقول و متخلف تصویر کرده است و خود در جایگاه کارفرمایی نشانده است که باید حق این مردم را از آنان بستاند. مردمی که با مالیات و حق خود از نفت کشور از این پیمانکاران بدحساب انتظار خدمت دارند. پزشکان پایگاه اجتماعی خود را هر لحظه بیشتر متزلزل می بینند و تقصیر آن را متوجه وزیر بهداشت می بینند. در این نوشته به دنبال این نیستم که بررسی کنم این تصور درست یا غلط است اما مشخص است که وزیر بهداشت با این نگاه پزشکان به خود نمی تواند رهبر مناسبی برای سازمان عریض و طویل سلامت باشد. اگر بپذیریم که منابع انسانی هر سازمان ارزشمندترین دارایی آن هستند، به نظر نمی رسد وزیر بهداشت در همراه کردن ارزشمند ترین قسمت نظام سلامت با خود موفق بوده باشد.
پاسخ بدهید
2 نظر برای مطلب "آقای وزیر! ما همکاران شمائیم نه پیمانکارتان"