نظر نویسندگان مهمان لزوما بازتاب دهنده نگاه صدای پزشکان نیست
دقیقا ۴۰ روز از اعلام اولین مورد رسمی کووید-۱۹ در کشور میگذرد. از همان نخستین روز و حتی قبل از آن، تمامی تریبون های غیررسمی از جمله پزشکان، اپیدمیولوژیست ها، افراد تاثیرگذار مستقل و کارشناسان حوزه ی سلامت بر ضرورت و اهمیت رعایت بهداشت فردی، آداب سرفه، رعایت فاصله ی ایمن، استفاده از ماسک، لغو سفرها و اجتماعات و … و مهم تر از همه ضرورت فوق العاده ی عدم خروج از منزل جز برای انجام کارهای ضروری آن هم به مدت حداقل و با رعایت موارد بهداشتی، مکررا تاکید کردند. رسانه های رسمی از جمله صدا و سیما نیز، علیرغم رویه ی نادرست اهمیت زدایی و عادی نمایی شرایط در روزهای نخست، بعد از چند روز به جریان هشداردهی وسیع اضافه شدند و عملا دایره ی مخاطبان این هشدارها کل جمعیت ایران را فرا گرفت.
عده ای از مردم در همان روزهای نخست توصیه ها را جدی گرفته و در حد توان اجرایی کردند و عده ی زیادی از مردم نیز به تدریج به اهمیت موضوع و عواقب سوء ادامه یافتن چرخه ی انتقال پی برده و نهایتا به جمع رعایت کنندگان پیوستند. آنچه که امروز در کنترل اپیدمی در کشور شاهد هستیم، حاصل همکاری این دو گروه از مردم است. قطعه ی سوم این پازل اما، افرادی هستند که علیرغم همه ی توصیه های صاحبنظران و رسانه ها در دو سه ماه و ویژه چهل روز اخیر، هم چنان در خیابان ها مشغول خرید و در جاده ها مشغول سفر و در پارک ها مشغول تفریح اند؛ دقیقا مساله ی مهم در باب موفقیت یا عدم موفقیت طرح فاصله گذاری اجتماعی همین است که افرادی که بعد از چهل روز توصیه، تغییری در رفتار اجتماعی خود ایجاد نکرده اند، بنا دارند تا زمانی که اجازه ی خروج از منزل خود را دارند به این کار و به ادامه دادن زنجیره ی انتقال مشغول باشند.
اگر فرض کنیم در حال حاضر به طور متوسط ۴۰ درصد جمعیت هر شهر و استان این رویه را در پیش گرفته باشند، اعمال محدودیت برای سفرهای بین شهری و بین استانی، هیچ دردی را دوا نخواهد کرد، جمعیت بی توجه به توصیه ها، به جای اینکه با انجام سفر، مردم جدیدی در شهرهای دیگر را آلوده کنند، به عنوان مخزن بیماری در شهر خود عمل کرده و همشهریان خود را آلوده خواهند کرد و عملا طرح فاصله گذاری اجتماعی نه تنها هیچ نقشی در کاهش اپیدمی بازی نخواهد کرد، بلکه منجر به از دست رفتن دو هفته ی طلایی دیگر خواهد شد.
مجددا تاکید میکنم که آنچه که امروز درباره ی وضعیت کنترل اپیدمی شاهد هستیم، حاصل رعایت کردن همان ۶۰ درصد و بی مبالاتی همان ۴۰ درصد است و محدود کردن رفت و آمد بین شهری، بدون اعمال محدودیت در شهرها و اعمال محدودیت برای بخش بی مبالات جامعه، همچنان منجر به چرخش بیماری خواهد شد و اکنون، تنها راه ممکن برای کنترل اپیدمی و متوقف کردن ارابه ی مرگ، اعمال قرنطینه ی کامل از درب منازل، محدودیت اجتماع بیش از دو الی سه نفر و خالی کردن خیابان ها و پارک ها و بازارها و … غیره است، نه محدود کردن سفرهای بین شهری؛ کاری که هرچند باید یک ماه پیشتر انجام شده بود، اما دیر انجام دادن آن بهتر از انجام ندادن آن است.