یادداشت

پزشک نیک

نگاهی به تلاش های دکتر فاوچی در زمینه ی مقابله با ویروس کرونا˛ نقش سیاست مداران در بحران های بهداشتی و آینده ی تهدیدات زیستی

مایکل اسپکتر˛ نیویورکر˛ ۱۰ آوریل ۲۰۲۰

لحظاتی قبل از نیمه شب بیست و دوم مارس رییس جمهور آمریکا در حال آماده شدن برای انتشار توییت دیگری بود. میلیون ها آمریکایی به امید محافظت از سلامتی خود و مبارزه با انتشار فزاینده و سریع COVID-19 شروع به پیروی از توصیه های عاقلانه ی دکتر آنتونی فاوچی˛ متخصص برجسته ی کشور در زمینه ی بیماری های عفونی کرده بودند. فاوچی به آمریکایی های هشدار داده بود که “بیش از میزانی که برای ملت ما معمول است در منزل بمانید”. البته دونالد ترامپ مخالف این حرف بود. او توییت کرد که ” نباید درمان بیماری بدتر از ابتلا به خود بیماری باشد”.

ترامپ به اندازه ی کافی درگیر “فاصله گذاری اجتماعی” شده بود. در سال انتخابات ریاست جمهوری او به تماشای سقوط ویرانگر بازارهای سهام˛ جهش بیکاری و ورود حال و هوای عمومی جامعه به قلمرو اضطراب فراگیر نشسته بود. در مصاحبه اش با شبکه ی فاکس نیوز گفته بود که ” خیلی دوست دارم ببینم که حال و هوای کشور تا روز عید پاک عوض شود و همه آماده ی برگشتن به سرکار باشند. کلیساها پر از جمعیت خواهند بود. به نظرم روز دیدنی خواهد شد.”

زمانی که دونالد ترامپ مشغول پیش بینی برای روز عید پاک بود دو هفته از شناسایی اولین مورد COVID-19 در آمریکا – در ایالت واشینگتن – و بیش از صد روز از زمانی که ویروس جدید کرونا – ابتدا از خفاش ها و سپس از بازارهای فروش حیوانات زنده در شهر ووهان چین – به جمعیت انسانی منتقل شده بود می گذشت. هر روز تعداد بیش تری به بیماری مبتلا می شدند و یا جان خود را از دست می دادند. با وجود روشن شدن این حقیقت که بیماری به تمامی گوشه و کنار آمریکا رسیده است ولی  ظرفیت انجام تست های آزمایشگاهی برای تشخیص بیماری به طور فاجعه باری محدود بود. و با در نظر گرفتن اینکه تا تعطیلات عیدپاک تنها چند هفته باقی مانده بود حتی یک نفر از مسوولان بهداشت عمومی آمریکا به نظر نمی رسید با خیالبافی های پر آب و تاب رییس جمهور موافق باشد.

آنتونی فاوچی که قطعا موافق نبود. فاوچی ۷۹ ساله از ۳۶ سال قبل – در طول دوران زمامداری شش رییس جمهور – سکان هدایت موسسه ی ملی بیماری های عفونی و آلرژی (NIAID) را در دست داشته و در هنگام بروز فهرست بلندی از همه گیری های بیماری های عفونی˛ از جمله HIV˛ SARS˛ آنفلوآنزای پرندگان˛ آنفلوآنزای خوکی˛ Zika و Ebola در راس این موسسه بوده. فاوچی به عنوان عضوی از کمیته ی مقابله با ویروس کرونای دولت آمریکا به نظر می رسید باور دارد که اگر نمی توان اظهارنظرهای رییس جمهور را کنترل کرد دست کم می توان اقدامات دولت را به مسیر صحیح هدایت نمود.. در جلسات رسانه ای روزانه ی کاخ سفید وظیفه ی اصلاح اظهارات عجیب و غریب˛ حقایق نصفه و نیمه و دروغ های آشکاری که ترامپ به زبان می آورد به گردن فاوچی افتاده بود. به عنوان مثل خیر˛ هیچ سندی وجود ندارد که نشان دهد داروی ضدمالاریای هیدروکسی کلروکین می تواند درمانی “معجزه آسا” برای شکست دادن بیماری باشد. خیر˛ حداقل تا یکسال خبری از واکسن نخواهد بود. وقتی رییس جمهور هفته ها در حال انکار این مساله بود که دولت نتوانسته میزان کافی کیت های تشخیصی را فراهم سازد این فاوچی بود که در جلسه ی استماع مجلس نمایندگان موضوع را به طرز ساده ای بیان کرد : “اجازه دهید اعتراف کنم که این مساله ناشی از ناکارآمدی ما بوده است.”

وقتی هم که ترامپ در حال انکار شدت بحران نبود داشت تقصیر را به گردن دیگران می انداخت : چینی ها˛ اروپایی ها و طبق معمول باراک اوباما. او حتی تقصیر را به گردن فرماندارانی می انداخت که برای دریافت کمک از دولت فدرال درمانده شده بودند و سر ونتیلاتورها به جان هم افتاده بودند. در این باره اندرو کومو فرماندار ایالت نیویورک گفته بود که ” مثل این می ماند که با ۵۰ فرماندار دیگر در eBay سر یک ونتیلاتور مزایده کنیم”. ترامپ حتی یک بار کادر درمان شهر نیویورک را به کش رفتن ماسک های جراحی و وسایل محافظتی ضروری متهم کرده بود. ” نکنه وسایل از یه در دیگه خارج میشن؟”

آمریکایی ها به حضور آمرانه ی فاوچی عادت کرده اند. احتمالا از زمان جنگ ویتنام و  حضور والتر کرونکایت مجری خبر شبانگاهی شبکه ی CBS – که در آن زمان به عنوان قابل اعتمادترین فرد در آمریکا توصیف می شد – این اولین بار باشد که کل کشور به یک نفر و توانایی اش در بیان صریح و دقیق حقایق تا این حد اعتماد کرده اند. در یک نظر سنجی کشوری که پنج شنبه ی گذشته منتشر شد ۷۸ درصد شرکت کنندگان عملکرد فاوچی را تایید کرده و تنها ۷ درصد شرکت کنندگان از عملکرد وی ناراضی بودند.

روز بیست و سوم مارس فاوچی در جلسه ی ارایه ی گزارش روزانه ی کاخ سفید غایب بود. همین کافی بود تا توییتری ها دیوانه شوند. هشتگ های فاوچی نیست؟ و فاوچی کجاست و بگذارید تونی صحبت کند تبدیل به موضوعاتی داغ شدند. حدس هایی زده می شد که شاید ترامپ که عادت دارد هر کسی را که با او مخالفت می کند و یا نابخشودنی تر از این˛ بیش از او ستایش رسانه ها را نصیب خود می کند اخراج کند دیگر صبرش در مورد فاوچی به سر آمده باشد. در این باره یکی از دوستان قدیمی فاوچی به من گفت ” این رییس جمهور اصلا اهمیتی به دستاوردهای زندگی حرفه ای˛ علم و سوابق فاوچی نمی دهد. حتی ممکن است اینها امتیازاتی منفی برای او حساب شوند!”

البته حقیقت ماجرا نگران کننده نبود. “من درگیر یک جلسه ی کاری شده بودم˛ داشتیم سعی می کردیم سر یک سری سیاست های پردردسر به توافق برسیم. من مشکلی با رییس جمهور ندارم. هر وقت من صحبت می کنم او گوش می کند.” شناخت من از فاوچی به من می گوید که در جمله ی آخر وجه عملگرای شخصیتش بر صحت و دقت نقل قول برتری دارد. همان طور که قبلا هم روشن کرده است او فقط یک اولویت دارد و آن هم نجات جان انسان هاست. به همین خاطر چندان غافلگیر نشدم وقتی روز بعدی ایمیلی از او به دستم رسید که در آن گفته بود که از او درخواست شده است تا اطلاع ثانوی از انجام هر مصاحبه ای خودداری کند. به نظر می رسید اینکه فاوچی درباره ی اخبار با رسانه ها گفت و گو کند یا در اینستاگرام با استیفن کری ستاره ی بسکتبال تیم گلدن استیت وریورز گپ و گفتی خودمانی داشته باشد یک مساله است و اینکه حاضر به مصاحبه هایی باشد که تمرکز آنها به جای رییس جمهور روی او  باشد مساله ای دیگر.

فاوچی بر خلاف ترامپ همیشه اهل نظم و دقتی عجیب بوده است. با اینکه نزدیک به هشتاد سال سن دارد ولی هنوز ۱۸ ساعت در روز کار می کند. دهه هاست که فاوچی زمان استراحت میان روزش را به دویدن اختصاص می دهد. البته در زمان بحران فعلی به پیاده روی سریع آن هم فقط در تعطیلات آخر هفته اکتفا کرده است. او کلماتش را با دقت انتخاب می کند و مهم تر از همه به قدرت حقایق مستند و کارآمدی داده ها اعتقاد دارد.

دیوید بالتیمور˛ برنده ی جایزه ی نوبل و یکی از پیشگامان پژوهش در زمینه ی زیست شناسی مولکولی درباره ی فاوچی به من گفت : “تونی از این جهت که می تواند حقایق علمی تراش نخورده را به طور مستقیم وارد مکالمه اش با سیاست مداران بکند منحصر به فرد است. همین توانایی او نتایج شگفت انگیزی برای ما داشته است”. دیوید رلمن˛ میکروبیولوژیست دانشگاه استنفورد که سال هاست در زمینه ی تهدیدات زیستی به دولت آمریکا مشورت می دهد در باره ی او می گوید :” تونی عملا تبدیل شده است به نمادی از موسسه های تحقیقات زیستی و بهداشتی در آمریکا. هیچ کس به اندازه ی او مدافع حقیقت و راستی نبوده است. مطمین نیستم بدون او چه باید می کردیم.”

این روزها تقریبا اسم دکتر فاوچی به گوش همه خورده است. تصویر او بر روی دربازکن ها˛ ماگ های قهوه و استیکرهای مخصوص اتومبیل ها دیده می شود. گروه بزرگی در فیس بوک با عنوان :”گوش به فرمان دکتر فاوچی هستیم” تشکیل شده است. حتی عریضه ای اینترنتی در حال دست به دست شدن است تا او را برای جایزه ی “جذاب ترین مرد زنده” ی نشریه ی پیپل نامزد کنند.

بحران حال حاضر جهان البته برای دکتر فاوچی به هیچ عنوان غافل گیر کننده نیست. در ۱۰ ژانویه ی ۲۰۱۷˛ یعنی ۱۰ روز قبل از اینکه دونالد ترامپ به عنوان رییس جمهور جدید سوگند یاد کند˛ فاوچی سخنران اصلی کنفرانسی در دانشگاه جورج تاون با عنوان ” آمادگی برای بروز یک پاندمی جدید در دولت بعدی ” بود. او پس از اینکه ابتدا از تجارب خودش در برخورد با همه گیری های قبلی سخن گفت شروع به طرح تعدادی سوال کرد. ” آیا ویروس Zika دوباره گسترش خواهد یافت؟ به تابستان در آمریکای جنوبی نزدیک می شویم. آیا بروز مجددی را شاهد خواهیم بود یا خیر؟ آنفلوآنزا چطور؟ آیا پاندمی جدیدی از این ویروس را شاهد خواهیم بود؟”

بخش آخر سخنان فاوچی همان طور که خودش تاکید کرد احتمالا مهم ترین بخش صحبت هایش بودند: بحث احتمال اینکه یک پاتوژن ناشناخته ی عفونی قدرتمند سربرآورده و جهان را تهدید کند. ” اگر ارگانیسم هایی بروز کنند که ما حتی بهشان فکر هم نکرده ایم چه؟” او اینجا مکثی کرد تا حضار به این سوال به خوبی فکر کنند. و در نهایت این طور نتیجه گیری کرد ” آنچه به قطع می دانیم و آنچه تاریخ به ما می آموزد این است که قطعا چنین اتفاقی خواهد افتاد”

————————

هر بار که ترامپ به دفاع از عملکرد دولتش در مقابله با پاندمی COVID-19 می پردازد یک نکته را مطرح می کند و آن هم این است که این پاندمی قابل پیش بینی نبوده است. به عنوان مثال در یک کنفرانس خبری در تاریخ ۱۹ مارس گفت ” چنین چیزی هیچ وقت در طول تاریخ اتفاق نیفتاده است. هیچ کس نمی دانست که قرار است یک اپیدمی یا یک پاندمی با این وسعت رخ دهد”

البته هر کسی که اطلاعات اندکی از تاریخ علم داشته باشد می داند که پاندمی ها از ۴۳۰ سال قبل از میلاد مسیح – وقتی اسپارتانی ها آتن را محاصره کردند و تقریبا دو سوم ساکنان آتن در اثر ابتلا به نوعی از طاعون کشته شدند – در حال تغییر سرنوشت بشریت بوده اند. آبله ای که در سال ۱۶۵ پس از میلاد شروع شد با ایجاد تخریبی بیش از آنچه تمامی قوای خارجی می توانستند ایجاد کنند در نابودی تدریجی امپراتوری روم نقش داشت. و در قرن چهاردهم میلادی طاعون سیاه اروپا را در نوردید و بر اساس تخمین های معاصر بیش از نیمی از جمعیت آن زمان اروپا را به کام مرگ کشاند.

با این حال در میانه های قرن بیستم گروهی از دانشمندان داشتند برای دنیایی عاری از بروز پاندمی های بیماری های عفونی برنامه ریزی می کردند. در سال ۱۹۶۱ سر فرنک مک فارلن برنت که بعدها برنده ی جایزه ی نوبل پزشکی شد این طور نوشت : ” بیمارستان های عفونی یا دارند ناپدید می شوند یا به بیمارستان هایی با مصارف دیگر تبدیل می شوند. اگر بتوانیم از دانشی که اکنون در اختیار داریم استفاده ای بهینه داشته باشیم می توانیم به کنترل موثر تمامی بیماری های عفونی – به جز فلج اطفال – امیدوار باشیم”. پیش بینی های شبیه به این باعث می شد دکتر فاوچی جوان با شک و تردید به مسیری که انتخاب کرده بود نگاه کند. ولی از سال ۱۹۸۴ – زمانی که او به ریاست NIAID رسید – روزی نبوده است که همه گیری ها در حال تهدید سلامت بشر نباشند. بر اساس آمارهای سازمان جهانی بهداشت ابتلا به AIDS تا به حال سی میلیون نفر قربانی داشته است و در حال حاضر چهل میلیون نفر به این بیماری مبتلا هستند. سل – که هنوز خیلی مانده به کتاب های تاریخ بپیوندد – تقریبا یک چهارم جمعیت کره ی زمین را آلوده کرده است و WHO می گوید در سال ۲۰۱۸ حدود یک و نیم میلیون نفر بر اثر ابتلا به این بیماری جان خود را از دست دادند.

ولی بزرگترین خطری که انسان را تهدید می کند گسترش ویروس کشنده ای است که برای درمان آن راهی وجود ندارد. فقط در عرض چند ماه COVID-19 میلیارد ها انسان در تمامی گوشه های کره ی خاکی را مجبور کرده است که با هراس از جامعه دوری گزینند. پاندمی دیگری شبیه به این ممکن است دو سال بعد یا ده سال بعد یا صدسال بعد رخ دهد ولی تا به امروز هیچ ویروس شناس یا اپیدمیولوژیستی را ندیده ام که اعتقاد داشته باشد چنین پاندمی هیچ وقت دیگر رخ نخواهد داد.

برای اینکه ویروسی کشنده گسترش پیدا کند سه شرط اساسی وجود دارد. اول اینکه چنین ویروس جدیدی – که هیچ کسی نسبت به آن مصونیت ندارد-  باید از حیواناتی منشا بگیرد که به عنوان مخزن آن عمل می کنند. شرط دوم این است که چنین ویروسی باید بتواند انسان را بیمار کند (اکثر ویروس ها چنین قابلیتی ندارند). و در نهایت این ویروس باید بتواند به راحتی و از طریق سرفه˛ عطسه یا دست دادن به بقیه منتقل شود. جمع شدن تمامی این شروط کنار همدیگر به ندرت رخ می دهد ولی اگر چنین اتفاقی بیفتد نتیجه ی حاصله تقریبا در تمامی موارد به فاجعه منجر می شود.

جاشوا لدربرگ˛ متخصص زیست شناسی مولکولی و برنده ی نوبل پزشکی که در سال ۲۰۰۸ درگذشت سالها پرچمدار روشنگری درباره ی بیماری های عفونی نوپدید بود. او معتقد بود که : ” برخی فکر می کنند که من زیادی شلوغش می کنم ولی فجایعی در راه هستند. ما در یک نبرد تکاملی با ویروس های و باکتری های قرار داریم و هیچ تضمینی وجود ندارد که برنده ی این نبرد ما باشیم.” سال ۲۰۰۳ لدربرگ و مدیر آینده ی FDA ˛ مارگارت همبرگ و یک متخصص پاندمی به نام مارک اسمولینسکی گزارشی تحت عنوان تهدیدات میکروبی برای بهداشت عمومی را منتشر کردند و در آن به دولت آمریکا برای مقابله با بروز همه گیری های احتمالی آتی راهکارهایی را پیشنهاد کردند. تقریبا تمامی پیشنهادات ایشان به طور کامل نادیده گرفته شد.

سال بعد گونه ای به شدت واگیردار از آنفلوآنزای پرندگان˛ H5N1 از غازسانان به مرغ ها و سپس به انسان منتقل شد. البته دنیا در مورد H5N1 خوش شانس بود. اکثر کشورها احتیاطات لازم را در پیش گرفتند و خوش بختانه ویروس علی رغم میزان بالای مرگ و میر قابلیت سرایت پایینی در بین انسان ها داشت. پنج سال بعد عکس این اتفاق رخ داد. ویروس آنفلوآنزای جدیدی تحت عنوان H1N1 توانست قبل از اینکه واکسنی علیه آن ساخته شود یک چهارم جمعیت کره ی زمین را آلوده کند. این بار این گونه ی ویروسی قابلیت سرایت بالا ولی میزان مرگ و میر پایین تری در مقایسه با سایر گونه های آنفلوآنزا داشت.

با اینکه در برخورد با این همه گیری ها میزان قابل توجهی سرمایه از جانب دولت و کنگره ی آمریکا برای تامین لوازم محافظتی و پژوهش در زمینه ی ساخت داروهای ضدویروسی اختصاص داده شده بود ولی بسیاری از دانشمندان بر این باور بودند که این اقدامات کافی نیست. سث برکلی که یک اپیدمیولوژیست است به من گفت ” هر سال ما میلیاردها دلار صرف سیستم های دفاع موشکی می کنیم ولی حاضر نیستیم حتی یک صدم این مقدار را صرف مقابله با تهدیداتی کنیم که با احتمال بسیار بیش تری ما را درگیر خود خواهند کرد.”

 سال ۲۰۱۴ و به دنبال همه گیری ویروس Ebola دولت وقت آمریکا یکی از پیشنهادات اصلی لدربرگ و همکارانش را عملی کرد : تاسیس بخشی در شورای امنیت ملی با عنوان دفتر امنیت بهداشت جهانی و دفاع بیولوژیک. این دفتر سال ۲۰۱۸ و به دنبال دستور ترامپ برای بازسازی ساختاری شورای امنیت ملی منحل شد. در جلسه ی استماع مجلس نمایندگان وقتی از فاوچی در مورد انحلال این دفتر سوال شد او به طرز دیپلماتیکی جواب داد که ” من نمی توانم دقیقا بگویم که این تصمیم اشتباه بوده است. به نظرم ما در این دفتر اقدامات موثری را داشتیم انجام می دادیم و چقدر خوب می شد اگر این دفتر امروز سرجایش بود”

————————

در ابتدای هزاره ی جدید برای همه روشن شده بود که تهدید میکروبی بعدی احتمالا از خفاش یا اردک منشا نخواهد گرفت بلکه ساخته ی دست خود انسان ها خواهد بود. پس از حملات ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ نامه های ناشناسی که آلوده به اسپور باسیل سیاه زخم بودند به دفتر رسانه ها و چند نفر از نمایندگان مجلس ارسال شدند. در طی این دوره ۲۲ نفر با سیاه زخم آلوده و ۵ نفر فوت کردند. ناگهان حملات بیولوژیک تبدیل شدند به روشی جدید برای تهدید˛ روش هایی که در طی سال های بعدی گسترش پیدا کرده و به مروز زمان با اهمیت تر و پیچیده تر شدند. در سال ۲۰۱۶ جیمز کلپر که در دولت اوباما رییس دفتر امنیت ملی بود از روش ” اصلاح ژنتیکی” به عنوان سلاحی جدید برای کشتار جمعی نام برد. با اینکه این صحبت او بسیاری از دانشمندان را خشمگین کرد ولی کلپر به نکته ی مهمی اشاره کرده بود. پژوهشگران در آزمایشگاه ها از همین ابزارها برای دستکاری ژنتیکی پشه ها استفاده کرده بودند به طوری که این پشه ها دیگر نمی توانستند بیماری مالاریا را منتقل کنند. اگر این موفقیت های آزمایشگاهی در عمل هم موثر واقع می شدند می توانستند پیروزی تاریخی لقب بگیرند. ولی همین تحقیقات یک امکان نگران کننده را نیز مطرح می کنند: اگر پژوهشگری می تواند ژن پشه را طوری دستکاری کند که از مردم در برابر مالاریا محافظت کند همین پژوهشگر می تواند با استفاده از همین فناوری کاری کند که همین پشه سمی خطرناک را نیز منتقل کند.

فاوچی عموما به تناقضی مشابه ولی ملموس تر اشاره می کند. با معجزه ی مهندسی ژنتیک ما امروزه بیش از هر زمانی آمادگی پاسخ به تهدید یک پاندمی ویروسی را داریم. پس از شروع گسترش COVID-19 تنها یک ماه طول کشید تا دانشمندان توانستند تمامی توالی ژنتیکی ویروس را نقشه برداری کنند. تا پایان ماه فوریه راهنماهای ژنتیکی بر روی اینترنت قرار گرفته بودند و ویروس توسط دانشمندانی که به دنبال تهیه ی دارو یا واکسنی علیه آن بودند در آزمایشگاه هایی در سراسر جهان به طور مصنوعی ساخته شده بود.

ولی با وجود تسلط ما به زیست شناسی مولکولی امروزه در دورانی زندگی می کنیم که یک نفر می تواند در چین – یا فرانسه یا استرالیا یا هر جایی که فرودگاه دارد – با آلودگی به این ویروس از خواب بیدار شود˛ به سان فرانسیسکو پرواز کند و به موقع به قرار شامش هم برسد ولی مدت ها قبل از اینکه حدس بزند مشکلی وجود دارد ویروس را پراکنده و به دیگران منتقل کند. در طول بخش اعظمی از تاریخ بشر ویروسی مثل COVID-19 در جامعه ای که از آن منشا گرفته بود احتمالا تعداد زیادی تلفات برجای می گذاشت ولی پس از آن بدون گسترش به سایر نواحی انتقالش متوقف می شد. بر اساس بررسی مفصلی که نشریه ی تایمز انجام داده است احتمالا از زمان شروع بیماری ۴۳۰ هزار نفر با پرواز مستقیم از چین وارد آمریکا شده اند. تنها ۴۰ هزار نفر از این افراد پس از آنکه ترامپ محدویت هایی را برای ورود مسافران از چین به آمریکا وضع کرد وارد کشور شده اند.

دکتر فاوچی تاکید می کند که دفاع ما از خودمان در برابر پاندمی های بعدی باید بیش تر از اینها انعطاف پذیر باشد. او در سال ۲۰۱۶ به من گفت ” من این را برای هشت یا ده سال است که می گویم. ما باید لیستی از میکروب ها تهیه کنیم و سعی کنیم واکسنی نظام مند برای آنها تولید کنیم.” واکسن نظام مند (platform vaccine) به واکسنی گفته می شود که نه فقط بر علیه یک گونه ی خاص ویروسی بلکه بر علیه یک خانواده از ویروس ها عمل می کند. ” ما همیشه سعی می کنیم برای فقط یک گونه – که معمولا هم جدید ترین آنهاست – واکسن تهیه کنیم. این کار فقط وقت تلف کردن است. هر بار که آسیب بزرگی می خوریم معمولا از جانب چیزی است که اصلا انتظارش را نداریم. پس به جای اینکه پیش از بروز حادثه تصمیم بگیریم که باید برای مقابله با کدام ویروس آماده شویم بهتر است یک واکسن نظام مند بسازیم.”

فاوچی معتقد است که برای شروع فرآیند طراحی واکسن قبل از بروز پاندمی باید سیستم هایی کاملا جدید ابداع شوند. ولی جدای از موانع علمی چنین سیستمی نیاز به میلیاردها دلار سرمایه دارد و تا به حال هیچ شرکت داروسازی و هیچ سیاستمداری حاضر به اختصاص این میزان هزینه نبوده است. شاید همان طور که پاندمی AIDS دید ما را نسبت به کارآزمایی های بالینی تغییر داد تجربه ی فعلی COVID-19 نگرش ما را نسبت به پیشگیری از بیماری های عفونی تغییر دهد. سرمایه گذاری معقول در بخش های پژوهش و آمادگی مقابله با حوادث غیرمترقبه می توانست هم از بخش قابل توجهی از تلفات انسانی جلوگیری کند و هم از ویرانی اقتصادی که به تازگی شروع شده است ممانعت کند.

همه گیری COVID-19 در نهایت برطرف خواهد شد ولی حسابرسی پس از آن یک خواسته ی عمومی خواهد بود. قطعا در نهایت تحقیق و بررسی مشابه آنچه پس از حادثه ی ۱۱ سپتامبر رخ داد انجام خواهد شد تا روشن شود انکارهای رییس جمهور˛ کمبود های لوازم محافظتی و کیت های تشخیصی و بی توجهی به تعداد بی شماری از نشانه های اولیه ی خطر چه تبعاتی داشته است. البته فاوچی هم از این انتقادات در امان نخواهد بود. او نماینده ی فوق العاده ای برای تبیین ارزش های تحقیقات علمی است ولی در نهایت تنها رییس یک موسسه است و از قدرت کافی برای تعیین شیوه ی مقابله با یک بحران برخوردار نیست.

تنفر ترامپ از تخصص گرایی قابلیت های فاوچی را به عنوان مشاور علمی محدود می سازد. کارگروه بی سر و ته مقابله با کرونا ی دولت ترامپ شامل فردی مثل جارد کوشنر – داماد او – می شود که نه دانش پزشکی دارد و نه دارای تجربه ی برخورد با بحران است ولی با این حال ماموریت یافته تا تعیین کننده ی سیاست های مقابله با بزرگترین بحران پزشکی از زمان پاندمی آنفلوآنزای اسپانیایی در سال ۱۹۱۸ باشد. ترامپ هم چنین به سراغ توصیه های دکتر مهمت آز هم رفته که سالهاست در برنامه ی تلویزیونی اش روش های درمانی بی ارزش و دوز و کلک های بدنام را تبلیغ و تایید می کند. ترامپ حتی معتقد است که مشاور بازرگانی اش˛ دکتر پیتر ناوارو˛ حق دارد با دکتر فاوچی بر سر داروهای مشخصی بحث و جدل کند. وقتی از دکتر ناوارو˛ که مدرک دکترای اقتصاد دارد˛ در مورد دانش پزشکی اش سوال شد این طور پاسخ داد که ” من PhD دارم و میدانم که چطور باید مطالعات آماری را تجزیه و تحلیل کرد. حالا این مطالعه می خواهد در زمینه ی پزشکی˛ اقتصاد یا حقوق یا هر چیز دیگری باشد.”

داروی ضدمالاریای هیدورکسی کلروکین از داروهای مورد علاقه ی دکتر ناوارو است و وی باور دارد که این دارو می تواند COVID-19 را درمان کند. ولی همان طور که فاوچی چندین بار اشاره کرده است در حال حاضر هیچ سندی برای اثبات این ادعا وجود ندارد. در جلسه ی روزانه ی ارایه ی گزارش کاخ سفید در ناریخ ۵ آوریل وقتی ترامپ در حال گزافه گویی درباره ی اثرات معجزه آسای این دارو بود یکی از خبرنگاران از دکتر فاوچی خواست نا نظرش را بیان کند. البته ترامپ به فاوچی اجازه ی صحبت نداد. در جلسه ی دیکری دو روز بعد ترامپ به لاف زنی هایش ادامه داد : ” من میگم امتحانش کنید. این قرص که شما رو نمیکشه”. لحظاتی بعد هم داشت توصیه می کرد که روی مصرف کنید.

در برخورد با پاندمی های بعدی به جای اینکه به روش تقلا و تکاپو متوسل شویم نیاز به برنامه ی منسجم داریم و چنین برنامه ای نیازمند توجه و تهعد سیاست مداران است. تا زمان دستیابی به چنین موقعیتی ما به افرادی مثل دکتر فاوچی نیاز داریم. افرادی با خصوصیاتی شبیه آنچه این اواخر با همان رک گویی همیشگی اش توصیفشان کرد : ” من تلاش میکنم همه من را به عنوان فردی خوش بین بشناسند. ولی در واقع و نزد خودم فرض می کنم که بدترین اتفاق ها رخ خواهند داد و سپس تمام تلاشم را میکنم تا از بروز این اتفاقات جلوگیری کنم.”

[۱]  این مطلب خلاصه شده ی متنی بلندتر با عنوان How Anthony Fauci Became America’s Doctor است که در نشریه ی نیویورکر تاریخ ۱۰ آوریل ۲۰۲۰ منتشر شده است.

درباره نویسنده

حمیدرضا سلیمانی

دستیار بیماری های قلب و عروق

Subscribe
مرا مطلع کن از
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments
Powered by Themes24x7