طی خبری که هفته ی گذشته منتشر شد، وزیر بهداشت در افتتاحیه اجلاس تبیین برنامه عملیاتی دانشگاههای علوم پزشکی بر لزوم استقلال دانشگاه ها تاکید کرده و خاطر نشان کرد : «یکی از آفت های برنامه های عملی دانشگاه های علوم پزشکی این است که ما بخواهیم این واحد ها را در راستای یک ساختار عمودی به خود متصل کنیم.» وی همچنین بر لزوم استقلال معاونان درمان در نقاط مختلف کشور برای برنامه ریزی و تصمیم گیری کارهای معمول اشاره کرد. سؤالی که با خواندن سخنان وزیر ایجاد می شود این است که استقلال دانشگاه ها در نقاط مختلف کشور چه ضرورت و اهمیتی دارد؟ استقلال دانشگاه ها چگونه می تواند به مرحله عمل برسد و در این صورت چه تأثیری بر ارتقا نظام سلامت خواهد داشت؟
موضوع استقلال مراکز عالی همواره در کشور مطرح بوده است؛ با استناد به تاریخ معاصر کشورمان، استقلال دانشگاه از حاکمیت حتی یکی از شعارهای اصلی دانشجویان در زمان مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی بود، اما متاسفانه این موضوع در سال های پس از انقلاب کمتر مورد توجه قرار گرفت؛ طوری که امروزه همه دانشگاه های سراسر کشور زیر نظر وزارت علوم یا وزارت بهداشت فعالیت میکنند و باید مجری تصمیمات وزارتخانه باشند و هر تصمیمی که وزارتخانه بخواهد بگیرد همه دانشگاهها باید تابع آن باشند، خواه این تصمیم با توجه به شرایط دانشگاه به نفع آن باشد یا نه، خواه رؤسای دانشگاه ها، هیأت علمی و دانشجویان موافق باشند یا نباشند. این خود به خود به استقلال دانشگاهها ضربه میزند. مثالی که می توان آورد مسئله ی ادغام دانشگاه علوم پزشکی تهران و ایران در دوره وزارت خانم دکتر وحید دستجردی بود که عملاً چالش بزرگی بهوجود آمد که جنبه سیاسی هم پیدا کرد. در دوران آقای دکتر منصوری علاوه بر چالش تغییر ناگهانی رئیس دانشگاه تهران، موضوع انتزاع دانشگاه علوم پزشکی ایران مسئله بزرگی بود که هزینه و انرژی بسیاری از هر دو دانشگاه گرفت.
تجربه جهانی نشان میدهد در حوزه بهداشت و درمان به دلیل عدم وجود منابع بیپایان و محدودیتهای فراوان برای تأمین مالی در تمامی دانشگاه ها، حتی دانشگاه های بسیار پیشرفته دنیا، دانشگاه در قبال جامعه و حاصل آموزش و پژوهش خود پاسخگو بوده و چه بسا بخش مهمی از منابع مالی خود را به صورت مستقیم و از طریق فعالیت های اقتصادی تأمین می کند. بنابراین از آنجایی که دانشگاه مستقل مسئولیت های خود را شناخته و پذیرفته است در قبال بسیاری از امور اختیارات مقتضی را دارا بوده به بهترین شکل از منابع خود برای توسعه بهینه تر فعالیت ها بهره می گیرد. بسیاری از چالش های حوزه بهداشت و درمان منطقه ای و متناسب با امکانات و شرایط اقلیمی و فرهنگی آن ناحیه است. رؤسا و معاونین بهداشت و درمان آن منطقه با توجه به شرایط، در امور معمول مراکز بهداشت و درمان بهتر می توانند تصمیم گیری کنند. درست است که سفر وزیر بهداشت و معاونین ایشان به مناطق مختلف کشور می تواند آن ها را از نزدیک از موقعیت و چالش های هر منطقه آگاه سازد؛ اما این سفر کوتاه به تنهایی نمی تواند بیانگر تمامی شرایط و مشکلات پزشکان، پرستاران و دیگر اعضای کادر بهداشت و درمان آن منطقه در تمامی ایام سال برای تصمیم گیری بهتر باشد. با در نظر گرفتن چالش های منطقه ای حوزه بهداشت و درمان اهمیت و ضرورت استقلال دانشگاه ها بیش از پیش آشکار می شود.
پاسخ بدهید
اولین نفری باشید که نظر می دهید