سرمقاله

این ره که می رویم به هیچستان است!

بیش از یک ماه است که پاتولوژیست ها و وزارت بهداشت در جنگی همه جانبه به سر می برند. رزیدنتهای پاتولوژی  سراسر کشور نزدیک به ۳۰ روز در محل کار و تحصیل خود حاضر نشده اند، هیئت بورد پاتولوژی یکجا استعفا داده اند و خبری از سوال امتحان ارتقا و بورد نیست. در طرف دیگر ماجرا وزارت بهداشت هم در اقداماتی البته نه چندان بی سابقه، شدیدترین تنبیهات را برای ایشان در نظر گرفته است: محرومیت از امتحان ارتقا، معرفی به کمیته انظباطی، محرومیت یک ساله از تحصیل و حتی تهدید به اخراج. فضای تنش آلود میان این دو گروه، موضوع این چند سطر است. بدون آنکه بخواهیم به اصل موضوع یعنی درست یا غلط بودن قانون تصویب شده بپردازیم، قصد نقد شیوه ی به پیش رفتن این جدال را داریم. سوال اصلی اینجاست: به راستی چرا یک اعتراض صنفی باید تا این حد رادیکال، پرمخاطره و تنش زا باشد؟ چرا تبعات آن باید یک ماه معطل ماندن بیماران و یک سال محروم شدن دستیارانی که همگی از نخبگان کشور هستند، باشد؟ اشکال کار کجاست؟

به نظر می رسد هیچ یک از دو گروه در این میان مبری از تقصیر نیستند. نخست از همکاران پاتولوژیست خودم آغاز می کنم که مطمئنم نقد پذیری آنان از مسئولان وزارت بهداشت بیشتر است.  چرا که وزارت بهداشت قانون معطل مانده ی سال ۶۷ را پس از سالها و به اجبار رأی دیوان عدالت اداری اجرا کرده است. وزارت بهداشت در این میان نقش اجرایی دارد و صرفا آیین نامه ی اجرایی قانون معطل مانده را تدوین کرده است. این که هجمه اصلی به سمت وزارت بهداشت باشد به نظر منطقی نمی رسد.

واقعیت آن است که طرف حساب اصلی پاتولوژیستها باید مجلس باشد نه وزارت بهداشت.

دوم آنکه شیوه ی پیش بردن اعتراضات به گمان نگارنده پله به پله و قدم به قدم نبود. همکاران پاتولوژیست من می توانستند با اعتراضاتی محدود تر مثل تعطیلی چند ساعته ی بخش ها، حضور محدود چند نفر در بخش جهت پیش بردن امور درمانی، اعتراض در ساعات غیر کاری مثل موارد مشابه در اعتراضات صنفی پزشکان در سایر کشورها بسیاری از بهانه های موجود در درست رقیب را بگیرند. ترک یک ماهه ی بخش درمانی شاید شدیدترین اعتراض در تاریخ اعتراضات صنفی پزشکان باشد. ( از اینکه رزیدنتها نیروی آموزشی یا کاری اند و مسایلی از این دست باید بگذریم. چرا که اعتقاد داریم برای جلوگیری از هرج و مرج اجرای قانون بد بهتر از بی قانونی است. اعتراض به پیش گرفتن درمان بر آموزش خود مجال دیگری می طلبد ). نیک می دانیم که حرفه پزشکی با سایر مشاغل تفاوت اساسی دارد و اعتراضات صنفی آن نیز مسلما باید شیوه ی خاص خود را داشته باشد.

شیوه ی پیش بردن اعتراضات به گمان نگارنده پله به پله و قدم به قدم نبود.

اما سوی دیگر ماجرا وزارت بهداشت است. وزارت خانه ای که همیشه در لحظات سخت از اشتباه مبری نبوده است. از برگزاری آزمون های مختلف اعم از دستیاری و بورد گرفته تا مدیریت اعتراضات صنفی. وزارت بهداشت نشان داده است که از ضعف تصمیم گیری مزمن رنج می برد که صرفا در نقاط حساس تاریخی نمود بیشتری پیدا می کند. اگر همکاران پاتولوژیستم را به تندروی نقد کردم، وزارت بهداشت را یکی از علل اصلی این تندروی می دانم. چرا که این وزارت خانه نشان داده است که روی خوشی به اعتراضات نشان نمی دهد و نسبت زیادی با پاسخ گویی به ذی نفعان ندارد. از خاطرمان نرفته است برخورد گازانبری وزارت خانه با رادیولوژیست های معترض را که یک تجمع آرام را به یک بحران امنیتی بدل کرد. به گمان من ناامیدی مزمن از پاسخ گو بودن وزارت بهداشت و تصور فساد سازمان یافته در این وزارت خانه، پاتولوژیستها را از همان ابتدا ناامید از گفت و گو، به سوی جدال کشاند. جدالی که البته وزارت خانه هم بهتر از گفت و گو از آن استقبال می کرد. برخورد وزات بهداشت در این میان به جای این که همدلانه و همراه با آرامش باشد، بیشتر متمرکز بر استفاده از ابزارهای تنبیهی برای سرکوب کردن اعتراضات بود.

برخورد وزات بهداشت در این میان به جای این که همدلانه و همراه با آرامش باشد، بیشتر متمرکز بر استفاده از ابزارهای تنبیهی برای سرکوب کردن اعتراضات بود.

باید اذعان کنیم که محرومیت یک ساله از تحصیل از سوی کمیته ی انظباطی دانشگاه تهران برای دستیاران پاتولوژی که اشد مجازات در حوزه ی اختیارات آن کمیته بوده است، منصفانه  و منطقی به نظر نمی رسد. به نظر می رسد اگر شیوه ی برخورد رزیدنتهای پاتولوژی را بتوان به بی تجربگی نسبت داد، اقدامات کمیته انظباطی را نمی توان این گونه قلمداد کرد. به نظر می رسد این دستیاران قربانی تفکری هستند که ایجاد دلهره و ترس را موثر تر از گفت و گو و مذاکره می دانند. امید است دستیاران پاتولوژی از مشکلات پیش آمده به سلامت عبور کنند و راه حلی میانه، فاصله ی دو گروه را کم تر وکم تر کند.

آن چه در میانه ی میدان جنگ جای خالیش سخت احساس می شود، اعتماد اجتماعی و فرهنگ گفت و گو و مصالحه است. دو طرف گویی از دو سیاره ی دور آمده اند و زبان یکدیگر را نمی فهمند. این اختلاف نظرها هرگز اتفافات بی سابقه ای در دنیا نیستند. اما در کشورهای توسعه یافته از طریق گفت و گو مصالحه پشت میز مذاکره و امتیاز دادن و گرفتن حل می شوند، اما در کشور ما به قیمت قربانی شدن دو طرف و هزینه های گزاف. به رسمیت شناخته نشدن اعتراضات صنفی به عنوان یک حق اساسی،  و به طبع آن امنیتی و سیاسی کردن موضوعات صنفی در چشم به هم زدنی، اجازه شکل گیری فرهنگ گفت و گو و مذاکره را در کشور گرفته است. اگر ساز و کاری مشخص برای حل این نزاع ها بر سر منافع – که کاملا اجتناب ناپذیر هستند – در نظر گرفته می شد، به مرور زمان هم معترضان شیوه ی درست تر مطالبه کردن از صاحبان قدرت را یاد می گرفتند و هم صاحبان قدرت شیوه ی درست پاسخ گویی را.

آن چه در میانه ی میدان جنگ جای خالیش سخت احساس می شود، اعتماد اجتماعی و فرهنگ گفت و گو و مصالحه است

در پایان باید گفت که مشکلات امروز بین پاتولوژیست ها و وزارت بهداشت مشکلات جدیدی نیستند. شکلی دیگری از مشکلی مزمن به نام عدم وجود فرهنگ تساهل و تسامح در جامعه ای هستند که تقسیم قدرت و هم زیستی مسالمت آمیز را هنوز نیاموخته است و در حال آزمون و خطا است. آزمون و خطایی که هزینه ی آن را هم باید بپردازد.

 

درباره نویسنده

احسان قدیمی

فارغ التحصیل رشته پزشکی و گواهینامه عالی بهداشت عمومی از دانشگاه علوم پزشکی تهران
ورودی 95 رشته ی ارتوپدی، دانشگاه علوم پزشکی تهران

Subscribe
مرا مطلع کن از
guest
2 نظرات
قدیمی ترین نظر
جدیدترین نظر نظر با بالاترین رای
Inline Feedbacks
View all comments
maa
maa
7 سال قبل

احسان جان کاش شما این را ننوشته بودید چون این «صدای پزشکان» که شما از بانیان آنید، می‌رود که به فریاد فروخفته‌ی چند دهه‌ای جامعه پزشکی تبدیل گردد و کارد به استخوان رسیده را در اورد و بر قلب دشمنان علم و دانش فرود اورد و من نمی‌خواستم که با چون شمایی مخالفت کنم ولی چند نکته بر این نقد را لاجرم باید بگویم. الف) در خصوص این که می فرماید پزشکان، ابتدا به ساکن سراغ اخرین حربه ها رفته اند: اول انکه این داستان چندین سال است که ادامه دارد و تا الان تمامی ان روشهایی که شما فرموده‌اید… بیشتر

حسین
حسین
7 سال قبل

نه جانم،همکاران پاتولوژیست اینجا مقصر نیستند.
مقصر ما هستیم که با یک سکوت بره وار منتظریم که نوبت سلاخی ما هم فرا برسد!
اگر همه جامعه پزشکی یکدست اعتصاب میکردن مطمینا وزارت بهداشت راهی جز کوتاه آمدن نداشت.
مقصر ماییم که کاری نمیکنیم،چون پیش خودمان میگیم ما که پاتولوژیست نیستیم.
حالا اگر جای پاتولوژی،رزیدنتهای جراحی یا زنان اعتصاب میکردن،کار به یک روز نمیکشید،ولی نمونه پاتولوژی رو میشه با صرف هزینه مالی بیشتر در کوتاه مدت به بیرون از بیمارستان فرستاد.

Powered by Themes24x7