دیابت نفتی
دیابت نفتی به گروهی از اختلالات شایع اقتصادی گفته می شود که نقطه اشتراک همه آنها در بالا بودن سطح پول نفت در جامعه است.
اپیدمیولوژی
ریسک فاکتورهای مختلفی می تواند در بوجود آمدن این بیماری موثر باشد. عدم وجود تحرک و تلاش را یکی از مهمترین این عوامل می دانند. به طور کلی تاریخ و فرهنگ یک جامعه نیز می تواند در بوجود آمدن این بیماری موثر باشد. تصور کلی بر این است که جوامع خاورمیانه ای در معرض خطر بالایی برای این بیماری هستند اما به نظر می رسد اثر کشف نفت بر اقتصاد و سیاست نروژ و بعضی کشور های آفریقایی نشان می دهد که پول بادآورده نفتی تمام جوامع را با هر تاریخچه ای می تواند به این بیماری مبتلا کند.
اما به طور کلی این بیماری را باید آندمیک کشور های نفت خیز خاورمیانه به شمار آورد.
تشخیص
کرایتریای دقیقی برای تشخیص این بیماری وجود ندارد، اما نسبت بالایِ بخش نفتیِ اقتصاد در کلِ اقتصادِ جامعه می تواند نشان دهنده شروع بیماری باشد، روشن است جامعه ای که با عوارض دیابت نفتی مانند آسیب به اعضای جامعه و فساد اقتصادی و سیاسی روبروست مدت طولانی دچار دیابت نفتی بوده است.
پاتوفیزیولوژی
بسته به علت اصلی دیابت نفتی، سطح بالای پول شناور نفت در اقتصاد می تواند به علت عدم جذب پول در مکان مناسب و یا کاهش استفاده مفید در کارهای تولیدی باشد.
تربیت مختل نیروی متخصص: نیروی متخصص و علم و فناوری برای استفاده از پول نفت در بخش های تولیدی و کارای جامعه لازم است و نیروی متخصص لازم برای تولید بوسیله تربیت نخبگان جامعه بدست می آید، در صورتی که نخبگان جامعه به علت نظام تربیتی نا متناسب و عقب مانده و یا به علت شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه بستر مناسب برای رشد خود را پیدا نکنند از کشور خارج می شوند یا به لشکر غیر متخصصین می پیوندند.این امر منجر به تعداد کمتر متخصصین می شود. تولید علاوه بر متخصصین به سرمایه گذارانی و مدیرانی نیاز دارد که آنان را حمایت کنند، در حالی که دولت یک کشور به علت اتکا به پول نفت نیازی به این سرمایه گذاران در خود احساس نکند، شرایط برای آنان نیز خوشایند نخواهد بود. در ابتدا پول نفت می تواند به فرایند تربیت نخبگان کمک کند، اما اگر پول نفت ورودی به جامعه، تناسبی با مصرف تولیدی آن نداشته باشد و افراد متخصص کافی وجود نداشته باشد، عوارض این پول سرگردان مشخص خواهد شد.
مقاومت در مقابل تولید: از سوی دیگر پول نفت بیش از حد، مقاومت نسبت به تفکرات تولیدی افراد متخصص را نیز افزایش می دهد و به سندروم های اقتصادی منجر می شود که می تواند از عوامل خطر ساز دیابت نفتی باشد. پول نفت نوعی سرمایه ناسالم است که همراه خود هیچ دانش و یا تخصص تولیدی را وارد جامعه نمی کند در صورتی که سرمایه سالم همراه خود دانش منجر به تولید را هم وارد جامعه می کند.
انباشت سرمایه های غیر مولد : در نبود نیروی متخصص و دانشِ لازم، پول در سطح جامعه شناور می شود یا به سرمایه های غیر کاربردی مانند طلا تبدیل می شود و در جامعه انباشت می شود، انباشت سرمایه غیر مولد خود می تواند در عملکرد بخش های کارای جامعه اختلال ایجاد کند. با پیشرفت دیابت نفتی، سرمایه ها حتی بیشتر از قبل از بخش محرک اقتصاد به بخش انباشتی آن منتقل می شود.
عوارض
عدم تعادل اقتصادی همراه دیابت نفتی به تغییرات پاتوفیزیولوژیک ثانویه منجر می شود که با آسیب به افراد و نهاد ها بار زیادی را به سلامت جامعه تحمیل می کند.
کتواسیدوز نفتی : در صورتی که نسبت نیروی متخصص و تولیدی در مقابل ورودی پول نفت از حد بحرانی کمتر شود، خطر کتواسیدوز نفتی وجود دارد، به علت نبود شغل و تولیدات واقعی، قیمت کالاهای تولیدی به شدت بالا رفته و پول نفت دیگر افراد جامعه را سیر نمی کند، در این وضعیت احتمال نارضایتی اجتماعی و شورش وجود دارد.
افتالموپاتی نفتی: پول بیش از حد نفت می تواند به کوری جامعه منجر شود، جامعه ای که با اتکا به سرمایه هنگفت نفت جایگاه خود را در بیش از آن چیزی که هست ارزیابی می کند با محاسبه های اشتباه می تواند موجبات دردسر و حتی نابودی خود را فراهم کند. دروازه های تمدن مورد نظر آخرین پادشاه ایران نمونه ای از این افتالموپاتی است.
درمان
تغذیه : محدود کردن استفاده از منابع نفتی یا مصرف محدود آنها می توان به کنترل دیابت نفتی کمک کند، در صورت مصرف منابع نفتی هم جامعه باید افزایش تربیت و استفاده از افراد متخصص را مد نظر داشته باشد.
فعالیت: در کنار تدابیر تغذیه ای، القای حس تولید و تحرک در افراد جامعه و حمایت از بخش های تولیدی می تواند از عوارض دیابت نفتی بکاهد.
درمان دارویی : استفاده از دانش و نیروی متخصص خارجی چه به صورت آموزشی و چه به صورت واردات مستقیم آن می تواند در شرایط حاد به کنترل دیابت نفتی کمک کند.
درمان جراحی : جراحی گرچه با خطرات زیادی همراه است اما در صورت فساد غیر قابل درمانِ یک عضو جامعه ضروری می نماید.
دوست عزیز ! هدف این نوشته نه بحثِ دقیق تاثیرات نفت بر جامعه است و نه همانندی های اون با دیابتی که منو شما می شناسیم، که همه می دونیم نه پول نفت دقیقا مثل گلوکز عمل میکنه و نه نیروی متخصص مثل انسولین رفتار می کنه، هدف این چند خط این بود که لبخندی به لب شما بیاره و مشتاقتون کنه که در این مورد به دنبال اطلاعات بیشتری برید و بهتون اطمینان می دم که نویسنده نه اقتصاد دانه و نه امیدواره که در پزشکی به جایی برسه! فعلا خداحافظ!