انتخابات هفتمین دوره نظام پزشکی نزدیک می شود و به زودی چهره های آشنای جامعه پزشکی برای به دست گرفتن سکان این نهاد صنفی پر ظرفیت به رقابت برخواهند خاست. احتمالا وعده ها حول محور مسائل مبتلا به جامعه پزشکی مانند طرح تحول سلامت و حواشی آن، بحث رابطه جامعه و رسانه ها با پزشکان و همچنین حد و مرز ورود فارغ التحصیلان رشته های علوم پزشکی غیر پزشک به حیطه درمان خواهد بود. اما قسمت مهم و اثرگذاری از رای دهندگان احتمالی انتخابات نظام پزشکی اتفاقا پزشکانی هستند که نظام پزشکی و کاندیداهای آن هیچ گاه آنگونه که باید پیگیر مسائل آنان نبوده است یعنی پزشکان جوان و رزیدنت ها.
به نظر نمی رسد هیچ گاه بزرگان حاضر در نظام پزشکی از منظر پزشکی جوان و یا رزیدنتی در حال فرسایش در بیمارستانی آموزشی به نقش نظام پزشکی در پیگیری منافع صنفی نگاه کرده باشند. نظام پزشکی بارها به عنوان نهاد صنفی به مسائلی مانند زیرمیزی، شایعات در رسانه ها، تعرفه های بخش خصوصی ورود کرده است و به زعم خود به دفاع از جامعه پزشکی پرداخته است اما آیا در دفاع از اقشار مختلف جامعه پزشکی تعادل رعایت شده است؟
پیش از این در مطلبی احسان قدیمی پزشکان جوان و رزیدنت ها را به تماشاچیان بی گناه یا innocent bystanders تشبیه کرده بود، گلوبول های قرمزی که بدون داشتن آنتی ژن تحریک کننده تولید آنتی بادی، توسط آنتی بادی ساخته شده علیه آنتی ژن بعضی دارو ها همولیز می شوند. کسانی که هزینه زیر میزی فلان پزشک با سابقه را داده اند همان پزشکان جوان تازه فارغ التخصیل عازم طرح یا رزیدنت فرسوده بیمارستان آموزشی هستند، همان سربازان خط مقدم درمان که رو در رو با مردم، باید هزینه ی تخلفات پزشکان دیگر و حرفهای بزرگان در خصوص فساد سازمان یافته در جامعه پزشکی را بدهند. همان هایی که با حقوقی غیر قابل مقایسه با همکارانش در کشور های دیگر و حتی در مقایسه با حداقل قانون کار در حال ارائه خدمت با تعداد ساعت هایی هستند که هم سلامت آنها و هم بیمارانشان را به خطر می اندازد. همان هایی که قانون ممنوعیت فعالیت همزمان خصوصی و دولتی فقط برای آنان و مطب های بعد از ظهرشان در دوران طرح لازم الاجراست و سالها باید در سایه پزشکان قدیمی بمانند ، همان هایی که در بیمارستان های آموزشی حقوق یک ماهشان به اندازه کارانه یک عملی هم که به نام استادشان می کنند نیست. همان هایی که محل زندگی و محل تولد کودکان و خلاصه حیات و مماتشان با استفاده از تعهد های عجیب و غریب در دستان پر قدرت وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکیست. نظام پزشکی شکل گرفته از میان بزرگان چند بار وقت خود را به مسائل آنان مانند حقوق دستیاری، تعداد ساعت کاری، کارانه دستیاری، بیمه دستیاری، حق مطب، تعهدات خدمت و … اختصاص داده است؟
به نظر می رسد این عدم توجه بزرگان به علت سن کم، نداشتن نقش های مدیریتی و وارد نشدن در حلقه های تصمیم گیری توسط این قشر از جامعه پزشکی باشد. مستقل از اینکه آیا این بار کاندیداهای نظام پزشکی به فکر این بخش از جامعه رای دهنده می افتند و در برنامه های خود برای نظام پزشکی مسائل و مشکلات آنان را نیز لحاظ می کنند به نظر می رسد برای پیگیری مسائل خاص این قشر از جامعه پزشکی هیچ راهی بجز حضور فعال این دسته از پزشکان در انتخابات نظام پزشکی و مطالبه منافع صنفی خودشان نیست، وگرنه این ایام انتخابات هم سپری می شود و باز هم صدای این تماشاچیان بی گناه شنیده نمی شود.
پاسخ بدهید
3 نظر برای مطلب "زمانی برای شنیده شدن صدای تماشاچیان بی گناه"
خیلی متن خوبی بود،کاش همه بخونن.
واقعا نباید از کنار انتخابات نظام پزشکی بی تفاوت رد شد.
و کاملا موافقم،نظام پزشکی در این سالها متاسفانه به جای اینکه سعی در اصلاح قوانین غلط و ریشه ای مثل طرح و رزیدنتی و بیمه ها داشته باشه فقط به مسایل حاشیه ای و موردی و حیثیتی مثل سریال و کلیپ پرداخته،که البته دفاع از حیثیت هم لازمه ولی اولویت باید با اصلاح قوانین و ساختار باشه.