سرمقاله

چگونه اشتباه در سیاست گذاری برای تهیه واکسن به قیمت جان هزاران ایرانی تمام می شود

بررسی سیاست ایران در تهیه واکسن از تیرماه تا اسفند سال ۹۹

با گذر از تعطیلات و سفرهای نوروزی باز هم وارد پیک جدیدی از کرونا شده ایم. با شتاب کم سابقه ای شمار بیماران از ده هزر فراتر رفته و بنظر می رسد روزهای سختی در انتظار مردم و نظام سلامت باشد. این در حالی است که برنامه واکسیناسیون در کشور با سرعت بسیار اندکی به پیش رفته و حتی برنامه های اعلامی وزارت بهداشت نیز محقق نشده است.  در این نوشته قصد داریم تا با استناد به سخنان مسوولین وزارت بهداشت به بررسی برنامه و استراتژی این وزارت خانه در مورد واکسیناسیون و مقایسه آن با کشورهای هم تراز در منطقه بپردازیم.

در حال حاضر در منطقه خاورمیانه، اطلاعات ثبت شده  در مورد واکیسناسیون اکثر کشورها در دسترس است. در میان کشورهای این منطقه اسراییل با تزریق ۱۰ میلیون دوز و واکسینه کردن کامل ( هر دو دوز) حدود ۵۳ درصد از چمعیت کشور، با فاصله زیادی پیشتاز است. امارات متحده عربی ۸٫۴ میلیون دوز واکسن تزریق کرده و تا کنون ۲۲ درصد از جمعیت خود را بطور کامل ( هر دو دوز) واکسینه نموده است. کشور دیگر پیشتاز در منطقه ترکیه است که تاکنون ۱۶ میلیون دوز واکسن تزریق کرده و حدود ۸٫۵ درصد جمعیت خود را بطور کامل، پوشش داده است. عربستان سعودی نیز با تزریق ۴٫۵ میلیون دوز واکسن در این منطقه وضعیت خوبی داشته است. پس از این کشورهای پیشتاز نوبت به آذربایجان،  پاکستان و کویت می رسد که دو کشور اول با تزریق حدود ۸۰۰ هزار دوز و سومی با تزریق بیش از ۶۰۰ هزار دوز در جایگاههای بعدی ایستاده اند. پس از این کشورها اردن با حدود ۴۰۰ هزار دوز و نهایتا عمان و ایران هر دو با حدود  ۱۵۰ هزار دوز واکسن قرار دارند. اگر از کشورهایی مانند عراق و یمن و افغانستان که اطلاعات دقیقی در مورد واکسیناسیون آنها وموجود نیست بگذریم، ایران تقریبا در انتهای فهرست کشورهای منطقه از نظر تعداد دوز تزریق شده قرار گرفته است. اگر جمعیت کشورها را در نظر بگیریم اوضاع ایران حتی از این هم وخیم تر میشود. دقت کنید کشوری مانند ترکیه که مسوولین ما همواره خود را در رقابت با آن تعریف می کرده اند حدود ۱۰۰ برابر ایران واکسن تزریق کرده است. اما چرا این تفاوت ایجاد شده است؟ در این نوشته با تمرکز بر روی سه کشور ایران ، امارات متحده عربی و ترکیه به مقایسه روند واکسیناسیون و علت ناکامی ایران در این برنامه پرداخته ایم.

به ابتدای تابستان سال گذشته بازمیگردیم. چهارم تیرماه سال ۱۳۹۹ دکتر نمکی در یکی از نخستین اظهار نظرها در مورد واکسن، از “خبرهای خوش” در این مورد در روزهای آینده خبر داد. او اضافه کرد ” دو تیم برجسته در شرکتهای دانش بنیان در حال کار برروی واکسن هستند و من هم با آنها همکاری دارم اما هنوز زود است که برای پرده برداری از آنها اقدام کنیم.” ۱۳ مردادماه در اظهار نظری دیگر، وزیر بهداشت در دیدار با رییس ستاد اجرایی فرمان امام صریحا اعلام کرد که “ما بجای پرداخت پیش پرداخت به کشورهایی که بلاتکلیف اند و نمیدانند می توانند واکسن را عرضه کنند یا خیر نگاهمان به تولید داخل است.” از همین دو اظهار نظر مقام اول وزارت کشور می توان چند نکته را دریافت که اولا ایران در ابتدای تابستان  برنامه مشخصی برای پیش خرید واکسن خارجی ندارد ثانیا وزیر بهداشت ایران نسبت به توانایی شرکت های خارجی  مطرح در تولید واکسن خوشبین نیست و ثانیا استراتژی ایران بر مبنای تولید واکسن است نه خرید آن و این موضوع فارغ از مشکلات مربوط به تحریمها یا موانع انتقال ارز بوده است.

این وضعیت ایران در اوایل تابستان ۹۹ بود اما در همین زمان در امارات و ترکیه چه میگذشت؟ اولین دوز واکسن در ۲۵ تیرماه در امارات متحده عربی تزریق شد. این دوز البته جزئی از مرحله سوم کارآزمایی بالینی واکسن چینی بود. در ترکیه نیز برنامه ریزی برای آغاز شرکت در مرحله سوم کارآزمایی بالینی  توسط دانشگاه پزشکی استانبول (سراه پاشا) در تابستان آغاز شد و نهایتا در مهرماه اولین دوز واکسن چینی در این کشور نیز تزریق شد. این کشورها با درک شرایط، تصمیم به شرکت در مزحله سوم کارآزمایی بالینی گرفتند تا در ادامه بتوانند در اولویت استفاده از واکسن این شرکتها قرار بگیرند. این در حالی است که ایران در این مرحله بدون توجه به این محاسبات، تنها بر تولید واکسن داخلی تاکید میکرد و حتی وزیر بهداشت در مورد عرضه واکسن توسط کشورهای پیشرو، اظهار تردید میکرد. جالب آنکه هر دو کشور یادشده همکاری خود را با چین برای تزریق واکسن آغاز کردند یعنی دقیقا همان کشوری که ظاهرا بهترین روابط را با ایران نیز داشته است.

با ورود به پاییززمزمه های شرکت ایران در کوواکس و ارائه پیش پرداخت توسط ایران به گوش می رسید تا اینکه نهایتا در ۱۸ مهرماه سخنگوی سازمان غذا و دارو اعلام کرد که پیش پرداخت لازم تامین شده است. البته شرکت در مجموعه کواکس ارتباطی با برنامه ریزی مسوولین ایرانی نداشت و همکاری میان سازمان بهداشت جهانی و چند کشور پیشرو در ساخت واکسن، منجر به ایجاد سازوکاری شده بود تا شرایط برای بهره مندی کشورهای کمتر برخوردار از واکسن فراهم شود. هرچند سهمیه ایران نیز در این سبد پیش بینی شده اما چنانکه گذر زمان نشان داد در این سازوکار ضمانت اجرای محکمی برای تحویل بموقع واکسنها در این سازوکار وجود نداشت. در آذرماه وزیر بهداشت از سهمیه ۱۶ میلیونی ایران در کوواکس خبر داد و در ۱۵ بهمن اعلام کرد در کمتر از یک ماه آینده ۴٫۲ میلیون واکسن از این سبد وارد خواهد شد حال آنکه با گذشت دو ماه و نیم مقدار قابل توجهی از این سبد نیز وارد ایران نشد. این خوش خیالی وزیر بهداشت چندمین اشتباه او در مسیر فراهم کردن واکسن برای کشور ایران بود حال آنکه بسیاری دیگر از کشورها خرید واکسن از خارج از این سبد را بعنوان مسیر اصلی خود در کوتاه مدت انتخاب کرده بودند.

تلاش برای تولید واکسن و سهیم شدن در سبد کوواکس البته هر دو سیاستهایی صحیح بودند اما مشکل آن است که تا زمان فراهم شدن امان بهره مندی از این واکسنها می بایست برنامه دیگری نیز برای کوتاه و میان مدت پیش بینی می شد و این دقیقا همان نقطه ضعف وزارت بهداشت ایران بود.

وزیر بهداشت در سوم دی ماه هر گونه نقش عدم تصویب FATF در تعویق خرید واکسن را رد کرد. ۷ دی ماه با بالاخره وزیر بهد اشت اعلام کرد که در حال رایزنی با سفرای کشورهای مختلف برای خرید واکسن است. دو روز بعد از آن بود که اولین دوز واکسن موسوم به برکت تزریق شد و همان روز بوسیله محمد مخبر رییس ستاد فرمان اجرایی امام، اعلام شد که تا چهل روز، ماهانه توان تولید ۱٫۵ میلیون واکسن را خواهیم داشت. قولی که البته هرگز محقق نشد.

با شروع واکسیناسیون گسترده در کشورهای  در زمستان ۹۹  و شکل گیری فشار فزاینده افکار عمومی، وزارت بهداشت که دست خود راخالی می دید به صرافت خرید واکسن از روسیه افتاد. نهایتا ۱۹ بهمن ماه بود که دکتر نمکی با افتخار اعلام کرد که قرار است واکسن روسی وارد ایران شود و تصریح کرد که ایران تنها در صورتی واکنسی را در کشور مصرف خواهد کرد که مرحله سوم کاراژمایی بالینی را گذرانده باشد و این دقیقت اعلام افتخارآمیز همان اشتباه مهلکی بود که می رفت تا جان هزاران نفر را در موجهای بعدی کرونا بگیرد.

در روزهای بعدی نیز در حالی که کشورهای همسایه مانند ترکیه و امارات با سرعتی فزاینده واکسنهای پیش خرید شده (که البته در مراحل کار آزمایی آن شرکت کرده بودند) را تزریق می کردند، ایران با سرعتی بسیار اندک محموله های واکسن از روسیه، چین و هند دریافت میکرد. حجم اندک این محموله بیش از آنکه کمکی به حل مشکل همه گیری کرده باشد وسیله ای برای ساکت کردن انتقادات و مخفی کردن اشتباهات مهلک وزارت خانه بود.

واضح است که ایران در حال حاضر ابدا وضعیت مناسبی از جهت واکسیناسیون کرونا ندارد و با شروع موج چهارم روزهای سخت تری نیز در انتظار آن است. با مرور مطالب بالا می توان گفت وزارت بهداشت ایران در مسیر تهیه واکسن چند اشتباه مهلک داشت:

  1. نادیده گرفتن امکان و نیاز شرکت در مرحله کار آزمایی بالینی واکسنهای خارجی که می توانست منجر به تحویل زودتر واکسن به ایران شود. این در حالی است که اگر بدبینی هر چند بی مورد نسبت به واکسن انگلیسی و آمریکایی وجود داشت ولی همکاری با چین و روسیه خالی از اشکال و محتمل به نشر می رسید چنانکه بعدها و بسیار دیرهنگام شرکت در کارآزمایی بالینی واکسن کوبایی در دستورکار قرار گرفت.
  2. بدبینی غیرعلمی و غیرمنطقی در مورد مشارکت در مراحل تولید یک واکسن در مراحل اولیه مانع مشارکت ایران شد هر چند در ادامه زمانی که فشار زیاد و اضطرار شدیدتر شد مانند بسیاری از سیاست ها از آن نیسز پا پس کشیدیم و شروع به مشارکت دیرهنگام با کوبا کردیم. وزیر بهداشت نه تنها هیچ تلاشی برای رفع این نگرش غلط نکرد بلکه با محافظه کاری فرصت طلبانه خود بر آتش آن دمید.
  3. عدم پیش بینی صحیح زمان آماده شدن واکسن داخلی و نادیده گرفتن بازه زمانی میان شروع امکان واکسیناسیون با واکسن خارجی تا تولید واکسن داخلی اشتباه دیگر وزارت بهداشت بود.
  4. ناباوری شخص وزیر بهداشت به امکان پیش خرید و نیز امکان موفقیت شرکت های خارجی که در سخنان او در ابتدای تابستان هویدا بود نشان از نگاه اشتباه و ساده لوحانه ای داشت که می توانست مقدمه بسیاری از خطاها باشد.
  5. بیش بها دادن به سبد کوواکس اشتباه دیگر وزارت بهداشت بود که نشان از عدم درک صحیح وزیر و اطرافیان او از شرایط اضطراری یک همه گیری جهانی و امکان عدم پایبندی کشورهای تولیدکننده به مکانیزم غیرتعهد آوری مانند کواکس داشت. همین مشغول شدن به این سبد و خوش بینی نسبت به آن نیز فرصت های دیگری را از ایران گرفت.

وقفه چند ماهه وزارت بهداشت ایران در تهیه واکسن که عمدتا نه به دلیل تحریمها و نه به سبب مشکلات مالی بلکه بیش از همه بعلت ضعف سیاست گذاری وزارت بهداشت و در راس آن دکتر نمکی رخ داد، می رود تا به قیمت مرگ هزارن هموطن تمام شود. آیا زمانی خواهد رسید تا دکتر نمکی به جای مظلوم نمایی و طلبکاری، در مقابل ملت ایران و هزاران خانواده ای که بی دلیل عزادار شدند پاسخگو شود؟

درباره نویسنده

امیرافراز فلاح

دانش آموخته پزشکی و بهداشت عمومی از دانشگاه علوم پزشکی تهران
دستیار رادیولوژی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان

Subscribe
مرا مطلع کن از
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments
Powered by Themes24x7