۱- روز ۳۰ ام تیر ماه بود که قصهی پرغصهی گواهینامه و دانشنامهی ۹۹ با اظهار نظر وزیر بهداشت کلید خورد: آزمون بورد تخصصی به تعویق افتاد؛ برای پوشش مناطق نیازمند نیروی درمانی در بحران کرونا، ۳۰۰۰ دستیار سال آخر زودتر فارغ التحصیل، و در سراسر کشور توزیع خواهند شد. دستیاران سال آخر که حداقل از ۳ الی ۴ ماه و در برخی موارد حتی یک سال قبل خود را آمادهی آزمون بورد می کردند، شوکه شدند. شایعاتی که از هفتهها قبل به گوش می رسید، به یک باره رنگ حقیقت گرفت.
۲- اظهار نظر دکتر حقدوست، معاون آموزشی وزارت بهداشت اما چیز دیگری میگفت. عدم اطمینان از نحوهی اجرای طرحی که ساعتی قبل وزیر اعلام کرده بود، نشان میداد که مقام وزارت قبل از به نتیجهرسیدن طرح آن را اعلام کرده است. گویی هیچکس به جز وزیر و معاونانش مورد مشورت قرار نگرفتهبودند. نه هیئتهای بورد رشتههای مختلف، نه روسای دانشگاهها و نه حتی معاونین دانشگاههای علومپزشکی. شایعات کانالهای تلگرامی را تسخیر کردند و گروههای موافق و مخالف برگزاری تشکیل شدند. عده ای از موافقان عدم برگزاری بورد از وزیر بهداشت تشکر، و برای اعزام سریعتر به طرح اعلام آمادگی کردند. مخالفان این تصمیم هم که زحمات چندین ماههی خود را به یکباره از دسترفته دیدند، لابیهای خود را آغاز کردند.
۳- پس از یک هفته شایعه و حرف و حدیث، عمق ناپختگی تصمیم مشخص شد. هیئتهای بورد مخالف سرسخت تصمیم بودند. از طرف دیگر، معاونت آموزشی نمیخواست بدون آزمون گواهینامهی رسمی، دستیاران را فارغالتحصیل اعلام کند. احتمالا برای شانه خالی کردن از عواقب احتمالی فارغالتحصیلی بدون قبولی در آزمون گواهینامه. به هر روی، اظهار نظر وزیر بهداشت پس گرفته شد: آزمون در موعد مقرر برگزار خواهد شد، اما کسانی که 《واجد شرایط》 شناخته شوند می توانند با گرفتن امتیازاتی مانند اولویت در انتخاب محل طرح و امتیاز ویژه در بورد شفاهی، طرح خود را زودتر شروع کنند.
۴- این اما تازه شروع رالی دستورالعملها بود: معاونتهای آموزش و درمان جداگانه دستورالعمل صادر می کردند، انگار نه انگار که دو واحد یک وزارت خانه هستند. دستورالعملها صادر می شدند، دومی برای شفافسازی اولی، و سومی برای مشخصکردن منظور دومی. مشمولان فارغالتحصیلی بدون آزمون گواهینامه رفته رفته بیشتر شدند. در نهایت فقط مشمولان خدمت سربازی، دستیارانی که حد نصاب قبولی در آزمون گواهینامهی سال قبل را کسب نکرده بودند و دستیاران که در تکمیل ظرفیت دستیاری پذیرفته شده بودند، نتوانستند از مزایای این طرح استفاده کنند.
۵- به ظاهر همه چیز خوب به نظر میرسد، هم نیروی درمان تامین شدهاست و هم نظر معاونت آموزشی و هیئتهای بورد تامین شدهاست. اما در واقع برعکس است! تمام جلسات و دستورالعملها به این اتفاق منجر شد که «بعضی» دستیاران طرح تخصصی خود را در هفتهی دوم شهریورماه آغاز کنند. گروهی از آنها در هفتهی آخر شهریور ماه باید برای امتحان گواهینامه و بورد از محل خدمت مرخص شوند. به طور عملی شاید «دو تا حداکثر سه هفته» قبل از آزمون بورد، فقط «بخشی» از دستیاران سال سوم طرح خود را آغاز کرده اند.
۶- این اما تمام ماجرا نیست؛ بعضی از همین دستیارانی که طرح اضطراری خود را شروع کرده اند، با هماهنگیهای قانونی و غیرقانونی، تا بعد از امتحان بورد در محل طرح حاضر نخواهند شد. متاسفانه مثل همیشه، خبرهایی از اعمال نفوذ برای شروع نکردن طرح به همراه استفاده از مزایای طرح اضظراری ( انتخاب محل و امتیاز ویژهی آزمون شفاهی بورد ) به گوش میرسد. به علاوه، در بین کسانی که طرح خود را شروع کردهاند، فشار کاری و طبیعتا فرصت مطالعه بسیار متفاوت خواهد بود.
۷- سوال اساسی اینجاست: دقیقا این همه هیاهو چه دستاوردی داشت؟ باید گفت هیچ. آن قدر دیر اعلام شد و آن قدر در گیر و دار بوروکراسی عریض و طویل وزارت بهداشت بالا و پایین شد، تا فقط دو الی سه هفته زودتر از آزمون بورد، فقط تعدادی ( که مشخص نیست ) طرح خود را شروع کنند. از سوی دیگر مشخص نیست که دستیاران رشتههای خط اول درمان کرونا مانند داخلی، چقدر از این طرح استقبال کردهاند؟ شنیدهها حاکی از آن است که به دلیل اهمیت ویژهی اخذ مدرک دانشنامه در رشتهی بیماریهای داخلی، دستیاران این رشته از طرح اضطراری چندان استقبال نکردهاند. پس هدف اصلی که تامین نیروی درمانی بود، تا حد زیادی با شکست مواجه شدهاست. از سوی دیگر، برقراری عدالت در آزمون دانشنامه نیز به طور جدی زیر سوال رفتهاست: عده ای بالاجبار از انتخاب مزایای شروع طرح اضطراری در آزمون بورد شفاهی منع شدهاند، عدهای امتیاز را گرفتهاند اما عملا طرح خود را شروع نکردهاند، و آنهایی که شروع کردهاند نیز فشار کاری متفاوتی دارند.
۸- مشخص است که گرفتن تصمیمی که همه را راضی کند، همیشه کاری سخت است؛ به ویژه اینکه بحران کرونا شرایط ویژهای را ایجاد کرده است که تصمیمات خاص خود را طلب می کند. اما گرفتن تصمیمی که همه را ناراضی کند به نظر سختتر می رسید که وزارت بهداشت موفق به انجام آن شد. سه هزار پزشک در آستانه ی فارغ التحصیلی یک ماه در گروههای تلگرامی و واتزاپی سرگردان شدند و دستورالعمل خوانند و تفسیر کردند، بدون هیچ نتیجه ی خاصی. آیا بهتر نبود سه هفته هم صبر می کردیم تا همه چیز عاقلانهتر پیش میرفت؟ و البته زمینهی فساد ( یا در خوشبینانهترین حالت شائبهی آن ) ایجاد نمیشد؟