اواسط آذر ماه سال جاری خبر بزرگی جامعه پزشکی را وارد شوک عظیمی کرد. تمام دستیاران سال یک رشته زنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز انصراف دادند. خبر خیلی زود در فضای مجازی پخش شد و واکنشهای زیادی را به دنبال داشت. اما واقعیت این بود که دستیاران دانشگاه علوم پزشکی شیراز اولین افرادی نبودند که در سال اول تحصیل خود انصراف میدادند. به دنبال این خبر، انصرافها از رشتهها و شهرهای مختلف به گوش رسید. صدای پزشکان از طریق مصاحبه با این افراد به پیگیری علت اصلی این موضوع و روند رو به رشد انصراف رزیدنتها پرداخته است.
انصراف دسته جمعی دستیاران دانشگاه علوم پزشکی شیراز
داستان انصراف دستیاران چه در سال اول چه در سالهای بالاتر موضوع تازهای نیست. تقریبا هرسال تعدادی از دستیاران از به دلایل مختلف از ادامه کار انصراف میدهندو با وجود اینکه این انصراف مشکلات زیادی برای آنها در پی خواهد داشت. اما این موضوع زمانی بسیار داغ شد که تمام دستیاران ورودی ۹۸ رشته در دانشگاه علوم پزشکی شیراز اقدام به انصراف دسته جمعی زدند. این درحالی بود که خبرهای ضدونقیضی از انصراف تمام دستیاران جراحی بیمارستان شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز به گوش میرسید. در واقع این روند افزایشی عدم تمایل پزشکان به ادامه دوره دستیاری بود که باعث شد این موضوع داغتر شود.
از آغاز انتشار این خبر ما به دنبال پیگیری این موضوع از طریق دستیاران شیراز بودیم. اما تا همین روز گذشته به دلیل شرایطی که برای برخی از این دستیاران بوجود آوردهاند این افراد تاکنون حاضر به توضیح شرایط خود نشدند. صدای پزشکان همچنان پیگیر وضعیت دستیاران رشته زنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز هست و به محض دستیافتن به اطلاعات موثق منتشر خواهد کرد.
روند رو به رشد انصراف دستیاران و عدم تمایل برای شرکت در آزمون دستیاری
طبق شنیدهها و خبرهایی که هر روزه با آغاز دوره دستیاری به گوش میرسد انصراف از ادامه دوره دستیاری به خصوص در سال اول رو به افزایش است. در جریان این گزارش ما موفق شدیم پای صحبت برخی از این دستیاران بنشینیم. نکته قابل توجه در اغلب موارد این است که در میان انصرافی خبری از افرادی که با سهمیههای مختلف پذیرفته شدهاند نیست. چه بسا بیشتر سخن از افرادی است که اتفاقا با رتبههای عالی در آزمون دستیاری پذیرفته شدهاند. در ادامه ما صحبتهایی را در مورد شرایط کاری و علت انصراف دونفر از دستیاران جراحی(از بیمارستانهای مختلف) که در سال اول انصراف دادهاند خواهیم خواند.
«-نگاهتون نسبت به این رشته قبل از این که رزیدنت بشید چطور بود؟
من قبلش آمادگی همه ی اتفاقایی که میفته رو داشتم بیمارستانای اینترنی من مشابه الان بود یه ذره شرایط سختراز اونچیزیه که فک میکردم بیشتر بخاطر بار مسئولیتش
-بعد از قبولی و شروع دوره رزیدنتی مسائل چطور پیش رفت؟ چیزی وجود داشت که شمارو شگفت زده کنه؟
از نظر بدنی واسه جراحی آماده نبودم .کشش این حجم فعالیتو بدمم نداشت.تو سه ماه ١٢ کیلو وزن کم کردم.ولی جذابیاتشم بیشتر دیدم وقتی اومدم تو رزیدنتی.جراحی رشته ای بود که دوس داشتم .الان که اومدم توش خیلی بیشتر دوسش دارم .چیزی که نمیدونستم مود یه دست آدماشه.جسارت جراحارو خیلی دوست دارم.
-به مهاجرت فکر میکنید؟چرا؟
من قصد مهاجرت ندارم فعلا .دوست ندارم واسه چیزایی که الان دارم تو یه کشور دیگه از اول پنج سال زور بزنم .ایران واسه پول درآوردن عالیه .و اینکه دلم نمیخواد این سالای عمرمو تو استرس مهاجرت بگذرونم.
-وضعیت درآمد شما در دوره رزیدنتی چطور هست؟ فکر میکنید درآمد پس از پایان رزیدنت چطور خواهد بود؟
الان که تقریبا صفره درامد . به عدد ١٢٠٠ در ماه یه وقتی قراره پرداخت شه که خنده داره. بنظرم من میتونم پول در بیارم بعدش. همه ولی لزوما نمیتونن.
-به طور کلی وضعیت پزشکان کشور رو چطور ارزیابی میکنید؟ آیا اوضاع رو به بهبوده یا بدتر شدن؟
اوضاع مثل قبله بهنظرم. زندگی پیچیده تراز سالهای قبل شده..تبلیغات و مدیا پیچیده تره . دکتری ام پیچیده تره
-آیا رشتهتون رو با علاقه انتخاب کردین؟
من به هیچ چیزی اندازه جراح شدن مطمئن نبودم.
-دوست دارین در آینده جز اساتید باشید و تغییری در وضعیت ایجاد کنید؟
خیلی دوست دارم هیات علمی بشم ولی نمیدونم تا چهارسال بعد هنوز حالشو داشته باشم یا نه. خیلی زحمتش زیاده.»
«-بعد از قبولی و شروع دوره رزیدنتی مسائل چطور پیش رفت؟ چیزی وجود داشت که شمارو شگفت زده کنه؟
. من تو دوران سربازی درس خونده بودم .جایی بود که هر روز باید پادگان میرفتیم و هر ماه هم باید مناطق مرزی شمال غرب با لباس نظامی میرفتم.گاهی هم عملیات پیش می اومد باید میرفتم .با وجود سختی و دوری از خانه و مشکلات فراوان درس خوندم.بلافاصله که دوران خدمت تموم شد دانشگاه علوم پزشکی ایران رفتم .اونجا دو تا بیمارستان اصلی داشت یکی فیروزگر یکی هم رسول اکرم .یک منشی هم داشتن انگار اساتید هیچ نظارتی نداشتن و امور رو داده بودن به ایشون خلاصه هر کار بی ربطی رو میدادن به ادم .ادرار مریض رو بگیر خون مریض رو بگیر تخت مریض رو ببر به مریض زنگ بزن مریض رو بستری کن و کلی کار بی ربط بود طوری که فرصت غذا خوردن تا شب رو پیدا نمی کردیم .پست کشیکا نه شب ده شب تموم میشد عملا هر روز بیمارستان بودیم و هر شب بیمارستان میخوابیدیم .دو روز پشت سر هم راه میرفتیم و بعد دو روز پنج ساعت میخوابیدیم دوباره دو روز کار پنج ساعت خواب .رفته رفته از وضعیت و همالی خسته شدم .اساتید هم اصلا نظارت نداشتند فقط میخواستن مریضشونو جراحی کنن .نظارتی بر سلامتی رزیدنتهای سال یک نداشتن .بیمارستانم همینطور .رفته رفته خودمون داشتیم مریض میشدیم .پانزده کشیک در ماه و پست کشیکها ساعت ده شب تموم میشد .حتی روزای جمعه ساعت ده شب مرخص میشدیم .
یه بار که کشیک رو ترک کردم پنج شبانه روز پشت سر هم کشیک زدن برام .به وزارت نامه نوشتم که شرایط اینطوریه ساعت کار برخلاف قوانینه و تعداد کشیک .وزارت هم نامه زد به دانشگاه که پیگیر باشن!دنبال انتقالی از دانشگاه بودم که گفتن نمیشه یا باید انصراف بدی که جات یکی دیگه بیاد تکمیل ظرفیت یا اینکه به کارت ادامه بدی .جالبه قبل از انصرافم دو نفر از شیراز و تبریز زودتر از موعد اورده بودن.
-به نظر شما مهمترین مشکلات رزیدنتها در رشته شما چه چیزهایی هستند؟
حقوق کم .کار بیش از حد و تعداد مریض بالا .عدم دادن خانه مناسب اطراف بیمارستان چون ممکنه کسی شرایط مالی خوب نداشته باشه کجا باید بره.توجه به کارای اداری و بی ربط در دانشگاه و..
-به مهاجرت فکر میکنید؟چرا؟
مهاجرت فکر میکنم .چون توو ایران اصولی نیست .دو روز کار پنج ساعت خواب .من که تو دوران سخت سربازی تو ماشین حین ماموریت درس میخوندم پولی هم دوران سربازی نمیدادن الان انصراف دادم .چکار کردن برام .یک سال محروم شدم .الان باید دوسال دیگه صبر کنم که امتحان بدم؟حتی نذاشتن دانشگاهمو عوض کنم صرفا به خاطر خودخواهی دانشگاه .بی صاحب بودن وزارت بهداشت
-وضعیت درآمد شما در دوره رزیدنتی چطور هست؟
یک ملیون در ماه میخواستن بدن اونم ندادن چون میگفتن بهمن ماه یهو میریزن ووقعا شرم آور بود .وزیر بهداشت و سایر مسولان متاسفم براشون .یک میلیون ؟
-به طور کلی وضعیت پزشکان کشور رو چطور ارزیابی میکنید؟ آیا اوضاع رو به بهبوده یا بدتر شدن؟
با این وضع و با این سیاست ها اوضاع بدتر خواهد شد چون مهندسی رو خراب کردن همه میخوان سمت پزشکی بیان . در پایان پارتی هر کی داشته باشه توو ایران کارش حله یکی بود چهارتا رشته عوض کرده بود در حالی که واسه ما ممنوعه .یا اینکه فرزند شهید و جانباز اگه بودیم راحت عوض میشد .حق من خورده شد حداقل متونستم یه دانشگاه دیگه بخونم که نذاشتن.
-دوست دارین در آینده جز اساتید باشید و تغییری در وضعیت ایجاد کنید؟
با سیاست های کلی ایران دوست ندارم مسول باشم»
قانون چه میگوید؟
حال بیایید نگاهی به آییننامه دوره دستیاری بیاندازیم تا ببینیم آیا خلا قانونی باعث چنین اتفاقاتی شده است یا مشکل در اجرای این قانونهاست.
بر اساس ماده ۳۵ آییننامه دوره دستیاری «تحصیل در دوره دستیاری بهطور تمام وقت بوده و بر اساس برنامهای است که توسط مدیر گروه تنظیم میشود. حداقل ساعات کار به این صورت است؛ روزهای شنبه الی چهارشنبه از ساعت ۷:۳۰ لغایت ۱۶:۳۰ . پنجشنبهها از ساعت ۷:۳۰ لغایت ۱۲:۳۰»
همچنین در مورد تعداد کشیکهای دستیاران در این آییننامه آمده است:«حداقل برنامه کشیک دستیاران در زمینههای بالینی سال اول ۱۲ کشیک در ماه، سال دوم ۱۰ کشیک در ماه، سال سوم ۸ کشیک در ماه، و سال چهارم و پنجم ۶ کشیک در ماه.»
نکته قابل توجه در مورد این ماده تبصرهای است که در ادامه آمده است:« تنظیم برنامه و افزایش کشیک موظف طبق ضوابط، به عهده مدیر گروه است.» این به معنای اجازه افزایش تعداد کشیکها به مدیران گروه داده شده است و در این زمینه هیچ مانعیوجود ندارد.
این درحالی است که کمی پیش طبق صحبتهای معاونت آموزشی وزارت بهداشت تعداد بیشتر از ۱۲غیرقانونی اعلام شد.
کلید حل ماجرا دست چه کسی است؟
شاید این مهمترین سوالی باشد که باید پرسیده شود. با نگاهی به صحبتهای رزیدنتهایی که از ادامه راه انصراف میدهند به راحتی میتوان مشکلات دستیاران را شناخت. پرواضح است که امکان انصراف برای همه دستیاران وجود ندارد؛ چه بسیار دستیارانی که بالاجبار باید سختی های این دوره را به جان بخرند. اما به راستی کدام بخش از نظام مدیریت سلامت باید این مسائل را تغییر دهد؟ کدام مقام مسول باید پاسخگو باشد؟ بخش قانونگذار؟ یا بخشی که در اجرای این قوانین نقش دارند؟