قاتل و مقتول هر دو قربانی پزشک ستیزی رسانه ها

خبر کوتاه و تلخ بود: پزشک فوق تخصص خون به دست همراه یکی از بیمارانش به قتل رسید! برای همه ما چه پزشک و چه غیر پزشک شنیدن قتل یک انسان تلخ و تاسف بار است، اما این خبر زمانی تلخ تر می شود که بدانیم جوانی در حال خدمت و احتمالا تنها به سبب درک نادرست همراه بیمار، به قتل رسیده است. ( هرچند هنوز انگیزه قتل بطور کامل روشن نشده ولی روایت های اولیه، این نتیجه را به دست می دهند) در واقع در این حادثه نه اختلاف مالی در کار بوده و نه انگیزه دفاع از خود، بلکه تنها چیزی که به احتمال بسیار، همراه بیمار را به سمت این عمل فاجعه بار سوق داده، دریافت غیردقیق او از وضعیت بیمار و میزان توانایی پزشک بوده است. پسر جوانی که به احتمال زیاد از بیماری یکی از نزدیکانش رنجیده خاطر و خشمگین بوده، نهایتا راهی بهتر از قتل پزشک، برای خالی کردن خشمش نیافته است. هر چند این اتفاق ممکن است در هر جایی از دنیا و برای هر پزشکی رخ دهد اما نکته قابل توجه افزایش خشونت های اینچنینی علیه پزشکان است. هرچند آمار دقیقی در دست نیست اما پیگیری اخبار و روایت های دور و نزدیک نشان می دهد که رویکرد و دید مردم درباره پزشکان در حال تغییر است. مردمی که روزگاری با شنیدن نام پزشک، برخوردی احترام آمیز از خود نشان می دادند، چندی است که هیچ فرصتی را برای نشان دادن بیزاری خود از این قشر از کف نمی دهند. تنها یک مراجعه به سایت های خبری و ملاحظه نظرات توهین آمیز مردم در زیر اخبار مربوط به پزشکان، می تواند عمق این حس پزشک ستیزی را نشان دهد. آنچه در این نظرات خوانندگان موج می زند نه انتقادی از سر دلسوزی که خشونتی برخاسته از نفرت یا حسادت است. هیچ جای تعجب نیست اگر امروز شاهد قتل یک پزشک هستیم چرا که همیشه خشونت کلامی دیر یا زود و هر آنجا که فرصت بیابد، به خشونت رفتاری بدل خواهد شد.

اما این تصویر را چه کسی ساخته و چه کسی تغییر داده است؟ به نظر می رسد در دوران مدرن بدلیل وسعت اخبار و گستردگی حوادث، تصویر ذهنی افراد از واقعیت ها بیش از آنکه بر مبنای تجربه شخصی استوار باشد، ساخته و پرداخته رسانه هاست.  بسیاری از جوانانی که پزشکان را محکوم می کنند احتمالا خود تجربه بلاواسطه ای از موضوع نداشته اند، بلکه تصویر پزشک ثروتمند و کم سواد بوسیله اصحاب رسانه و با تکرار و تلقین در ذهن آنها جا گرفته است. رسانه هایی که با بزرگ نمایی حوادث کوچک یا نادیده گرفتن حوادث بزرگ، قادرند چشم و گوش مجازی افراد شوند و تصویرهایی از حقیقت را آنطور که می خواهند در برابر فرد قرار دهند. دقیقا در مورد پزشکان همین اتفاق رخ داده است…ماههاست که بزرگ نمایی خطاهای جزیی و نادیده گرفتن تلاشهای دور و دراز به رویکرد اصلی صدا و سیما و بعضی رسانه ها بدل شده است. هر یک از این رسانه ها می کوشد تا با بی مسوولیتی، سوار بر موج ساختگی پزشک ستیزی شده و به هدف جذب مخاطب، منافع بلند مدت مردم این کشور را نادیده بگیرد. امروز تلاش رسانه ها در ساخت تصویر پزشک خودخواه پول پرست کم سواد، نتایج عملی خود را عیان می کند. امروز پای عمل به میان آمده است! اگر تا دیروز نظرات مردم در سایت ها نشانه های این نفرت رسانه ای بودند، امروز قطره های خون خشک شده بر چاقوی یک جوان نشانه آن است. گفته بودیم و  بارها هشدار داده بودیم که این رویکرد رسانه ای عوام گرایانه به زودی نتایج فاجعه بارش را نشان خواهد داد، نتایجی که البته شاید از این قتل هم فراتر برود. امروز با این قتل، نه فقط قاتل که حتی مقتول هم قربانی تصویر نادرستی شدند که بعضی رسانه های این کشور در ماههای اخیر ساخته و پرداخته اند. نفرتی که بیش از آنکه ریشه در واقعیت داشته باشد، ریشه در اوهام کسانی دارد که تنگ نظری و سودجویی خود را به جای حقیقت جویی و صداقت رسانه ای نشانده اند…امروز تیزی انتقادات یک سویه جای خود را به تیزی خنجر جوانی ساده داده است…پزشکانی که تا دیروز تنها اعتبار خود را قربانی هجمه رسانه ها می دیدند امروز جان خود را در مخاطره می بینند…بله، امروز زنگ ها برای همه ما به صدا در آمده اند…